سلااااااااااااااممممممم 🥰
بعد از کلی حرف زدن دیدم ساعت 3 شده بود تصمیم گرفتم که برم پارک پس به آملیا گفتم و اونم قبول کرد 😝
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
23 لایک
عاای بوددگرمیجشجبنطجینقنتییتت🥺🥺🥺🥺
مسییییییییییی🥺🍓🦦
:)
خودمم نمیخوام اکانتم رو حذف کنم اما هیچ حمایتی نیست خسته شدم😔💔🚶🏻♀️
سلااااااااااااااممممممم 🥰
بچه ها میخوام اکانتم رو حذف کنم :)🚶🏻♀️
هرچی پارت سه رو مینویسم رد میکنه :/
دیگه واقعا خسته شدم 😔
کل زندگیم رو صرف این تست کردم کل انرژیک گرفته شده اصلا هیچ انرژی ندارم بچه ها اگه میخواهید ک حذف نکنم و ادامه داستان رو با صد بدبختی بنویسم تو اینجا بگید:)🚶🏻♀️
بعدییییی
خیلی وقته که زدم ولی نمیاد 😔💔
سلام بچه ها پارت 3رو خیلی وقت پیش نوشتم ولی نمیدونم چرا منتشر نمیشه😔💔
وای منم مثل تو شده بودم یه پارتی از داستانم اینطوری بود برای اینکه منتشر شه باید خیلی تو تساوی فعالیت داشته باشی، یه 2 یا3ساعتی تو تساوی باش یا اینکه دوباره اون پارت رو بنویس 😊
عالیییییییییییییییییییییییییییییییییییی
پارت بعدی ممنون 💜💖
ممنونم امروز پارت بعدی رو مینویسیم 😉