پارت ۳...امیدوارم از این پارت خوشتون بیاد ...🍇🍇🍇
پریدم جلوش .
+سلام.
پرید تو گلوش و کلی سرفه کرد.خندم گرفته . خودشم داشت میخندید . چقدر بامزه شده بود . در کل آدم کیوتی بود. کیوت ترین دختری که دیدم...
یوری-وای ...شوگا...نفسم گرفت. این چه کاریه ...
+ببخشید ...میخواستم از دلت در بیارم ...نمیخواستم سرت داد بزنم . فک کردم پسران و میخوان اذیتم کنن.
از قیافش فهمیدم حرفمو باور نکرده . چاره ای نبود . سرمو بردم جلو و گونشو بوسیدم . چقدر بامزه تر شد وقتی خجالت کشید .بلند شد و دستمو گرفت و گفت
یوری -ب..باشه ....اشکال نداره
به صورت سرخش خیره شدم.چشماش برق میزد .
سرشو انداخت پایین و بدو بدو رفت . یادم افتاد که گوشیشو بهش ندادم. دوویدم دنبالش .
+یوری...یوری صبر کن.
خیلی نزدیکش بودم .یهو وایساد .افتادم روش و پخش زمین شدیم .صدای خنده هامون بلند شد . چون صبح زود بود کسی اون دور و بر نبود . به صورتش نگاه کردم . روی گردنش به خاطر اینکه خورد زمین زخم شد .دستمو گذاشتم رو زخمش
یوری-آخخ
+وا..واقعا ببخشید .حالت خوبه؟ میخواستم گوشیتو بهت بدم.
یوری -اوه ممنون ..
با صورت خجالت زده یوری یه نگاهی به وضعیتمون کردم .یوری به پشت افتاده بود زمین و من روش افتاده بودم. سریع بلند شدم و یوری رو بلندش کردم.لباسامونو تمیز کردیم و آروم آروم رفتیم سمت پارک .
یوری-راستی ...دیشب چیشد .
.....
+خب...راستشو بخوای . تو توی ماشین خوابت برد . منم...خب...بلندت کردم . میخواستم ببرمتت تو اتاقت که ۲ تایی افتادیم رو تخت و نتونستم بیدارت کنم
7 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
29 لایک
خیلی خیلی عالییی بود❤🤩🌟
خیلی از رمانت خوشم اومد وایییی خیلی قشنگه😍😍😍😍😍😍😍
🌿💢
خیلی خوب بود ادامه بده🖤🖤💜
اوکی🍬🍭