ببخشید دیر شد💜💙💙💜
خوابم برد بعد یکهو حس کردم چند نفر دارن بالای سرم حرف میزنن سرم و بالا اوردم دیدم 4 تا پسر خوشتیپ بالا سرمن سریع خودمو جمع و جور کردم گفتم:ببخشید کاری داشتید.. ☺☺. یکیشون که اسمش مایکل بود گفت:خانم پیش خدمت چرا اینجا خوابیدید؟ 😕اونم سرجای طراح رقص کمپانی😒😒. گفتم:ببخشید ولی من خود طراح رقص هستم آنیتا دول☺(اسم شما).. مایکل:ای وای ببخشید نشناختم😅😅.. گفتم:عیبی نداره منم تازه اومدم🤠🤠.. مایکل:موافقید یک سر باهم بریم کافه😉😉.. تو ذهنم:(باید یک بهونه ای بیارم تهیونگ بفهمه یا ناراحت میشه یا ولم میکنه😓😓) به مایکل گفتم:ببخشید من فعلا کار دارم و نمی تونم😶😶،، (چقدر تو این بخش گفتم ببخشید😂😂) مایکل:اوو باشه میبینمت👋👋.. .. رفتم تو سالن کمپانی و.......
نشستم رو مبل😌یکهو یکی اومد دستمو گرفت و دوید😐(نویسنده:بدبخت رو چه قدر این ور اون ور کردن نذاشتن یک دقیقه بشینه😂) بعد اون طرف منو برد تو یک قسمت از ورزشگاه کمپانی تو رختکن🙁.. برگشت دیدم تهیونگ😳😳.... گفتم:سلام چرا منو آوردی اینجا؟؟ 😶..... تهیونگ:میخواستم یک چیزی رو بهت بگم😏..... گفتم:چی😕😕... گفت:آنیتا تو این مدت که اینجا بودی واقعا ازت خوشم اومده😇و میخواستم بهت بگم میشه گرل فرندم بشی؟ من:😳(تهیونگ موقعی که اینو گفت اومد جلو و منو چسبوند به دیوار و دستشو گذاشت بالای سرم) گفتم:😳امممممم.... همون لحظه تهیونگ منو ب... و.. س... ی... د..
بعدش من یکهو هل شدم و نفهمیدم چیکار کردم دست خودم نبود فرار کردم😐😐داشتم میدویدم که فهمیدم خوردم به یکی😖دیدم مایکل بود😳😳.... بلندم کرد گفت:چیزیت نشد🙂... گفتم:نه ممنون ببخشید حواسم نبود(نویسنده:بازم قسمتی که مایکل اومد از ببخشید استفاده شد😂) بعد از عذرخواهی کردم راهمو کشیدم و رفتم😪😪.... من تهیونگ رو دوست داشتم ولی بهش نگفته بودم برای همین خجالت میکشیدم ببینمش😣😣برای همین تصمیم گرفتم تو خیابون قدم بزنم🚶🚶هوا سرد شد و باران اومد😩😩..... منم نشستم روی صندلی و خودمو بغل کردم خیلی سردم بود😰😰نمیدونم چی شد که.......
بی هوش شدم😵😵بقیه از زبان تهیونگ:آنیتا فرار کرد نفهمیدم چرا😕😕رفتم تو سالن فقط منو شوگا بودیم شوگا:بیا ما فقط موندیم باید بریم خونه🤕🤕بقیه رفتن 😒... گفتم با خودم:حتما آنیتا هم رفته دیگه😌... به شوگا گفتم:باشه بریم🤠🤠رسیدیم در زدیم جیهوپ باز جیهوپ:سلام بر دیر کن ها بفرمایید تو😂..... گفتم(تهیونگ) :کار داشتیم دیگه.... بعد رفتیم تو...... جین:راستی آنیتا کوش پس😐..... گفتم(تهیونگ) :فکر میکردم با شما اومده😳😳😳....... نامجون :نه باما نیومده🙁......
تهیونگ:من میرم دنبالش😰😰...... کوک:مراقب باش خودت و جا نزاری ته ته😢😢تهیونگ:نه بابا چی میگی😅..... از زبان تهیونگ:رفتم دو رو برای کمپانی رو بگردم 🤓نبود اونجا رسیدم به یک پارک دیدم یکی تو صندلی نشسته خیس شده☹️رفتم دیدم.... 😱😱😱😱آنیتاس بغلش کردم و بردمش (چه رمانتیک😍) رسیدم به خونه زنگ و زدم🛎🛎نامجون باز کرد نامجون:یا خدا بچه ها برید اونور😦تهیونگ:آنیتا رو گذاشتم رو تخت ☑روش دو تا پتو انداختم یکی نازک اون یکی کلفت🎀 بعد بغلش دراز کشیدم😴😴😴بقیه از زبان شما....
چشمام رو باز کردم دیدم رو تختم😶.. اومد دو رو برم رو نگاه کنم دیدم تهیونگ هم بغلم دراز کشیده😳دست خودم نبودم جیغ کشیدم🤗تهیونگ از تخت پرت شد پایین😢😢😢دستمو گذاشتم جلوی دهنم آبروم رفت😣😣تهیونگ پاشد تهیونگ:بیدار شدی😅😅گفتم:اره.... امممم تهیونگ :راستی تو چرا به جای اینکه بری خونه تو این سرما رفتی نشستی زیر بارون😑😑..... گفتم:نمیدونم حس میکردم نمیتونسم بیام 😶😶همون لحظه جین اومد تو :سلام میبینم که بیدار شدی بیاید شما بخورید... ما هم رفتیم پایین نشستیم داشتیم غذا میخوردیم که شوگا گفت:راستی آنیتا از دست تهیونگ فرار کردی چون به جز اون و من کسی نبود🙃🙃... همون لحظه غذا پرید تو گلوم به سرفه کردن افتادم😵😵🤧 بعد گفتم:نه بابا یکهو هوس بارون کردم ولی فکر کنم زیاده روی کردم😅😅😅😅بعد جیمین گفت:فکر کنی؟ 😂😂... بعد همه زدیم زیره خنده😂😂😂😂...
بعد از شما خوردن رفتم ظرف ها رو با کوک شستم بعد نشستم رو کاناپه پیش بقیه 🤗🤗با هم یک فیلم سینمایی عاشقانه دیدیم منم آخرش گریم گرفت😭😭😭😭😭تهیونگ بهم دستمال داد منم اشک هامو باهاش پاک کردم😪😢 دیگه رفتم کم کم کارامو کردم که بکپم😐.... رفتم تو اتاقم نشستم ... تهیونگ اومد تو تهیونگ :امشب رو پیش تو میخوابم😇.... فقط من در ان لحظه:😳... گفتم :باشه... خب.. من دراز کشیدم.. تهیونگ هم همینطور من رو مو اون ور کردم😓تهیونگ:چرا اینجوری میخوابی😕😕؟؟ گفتم:پس چیکار کنم؟ 😐... گفت :خودم انجامش میدم😏😏 بعد شونمو گرفت منو کرد سمت خودش و بعد بغلم کرد😲😳😳تهیونگ:حالا شد😎... منم راهی نداشتم بغلش کردم و کپیدم😋😋... 😂😂😂😂
حلالم کنید کوتاه بود😞😞
ممنونم
بای بای😍😍
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
سلام پارت بعد پس کووووووو
تازه داستانت هم عالی بود
بی صبرانه منتظر پارت بعدم آجی جون😇🥰
همونجور که گفتی کوتاه بود ولی عالی بود
بی صبرانه و کنجکاوانه منتظر پارت بعدم😇🥰
😊😉
مرسییییییییی لاوم این پارت عالی بود 💜
پارت بعد🔫🙂😐🔪
البته همه پارت ها عالی بودن