کامنت و لایک یادت نره
با تکونای کت به خودم اومدم و فهمیدم همش توهم بوده.
رو به کت گفتم: آلیا هویت منو به کسی گفته؟
کت با ناراحتی گفت: هنوز نه.
ـ هنوز نه یعنی چی
-اونجارو ببین.
و با دستش به روبرومون اشاره کرد.
رد دستشو گرفتم و با دل خراش ترین صحنه دنیام مواجه شدم.آلیا؛بهترین دوستم،صندوقچه اسرارم و همپای همیشگیمـ داشت بخاطر راز من درد میکشید.حاکماث اونو اسیر کرده بود. اسیر خواسته های بیجای خودش.اما آلیا جسورتر و مهربونتر از این بود که رازمو فاش کنـه.امـا مگه یه آدم چقـدر میتونه تحمل کنه.بدون فکر کردن به عواقب کارم با صدای بلند داد زدم:هرچـــی بخوای بــهـت میدم.ولی اونو ولــش کنــــ
5 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
14 لایک
ج چ: عالیه💙
عالیییییی ارههههب بببنوییییسسسسس
به روی جفت چشمای ضعیفم😂😁
محشرههههههه
ممنونــمـــ🌹♥
معلومه میدوستم
😘😍♥
تازه داصتانتو خوندمح^^
امیدوارم از اینجا به بعد رو هم دوست داشته باشی
عححرررر عالیح:)🤍🌙
مرسی عاجو😍
عالی بود
متشکرم🙏
خواهش میکنم