سلام بچه ها ببخشید عکس نمیزارم مامانم تمام عکسامو پاکیده
یکم که گذشت احساس سر درد شدیدی بهم دست داد هر لحظه دردش بیشتر میشد و بیشتر اذیتم میکر یهو پاها سست شدن و افتادم زمین همه جا تیره و تار شد برام و فقط فهمیدم که جیمین داره بال بال میزنه که بفهمه چم شده . . . وقتی که چشمامو باز کردم نور چشمو زد اومدم دستمو بیارم و جلوی نورو بگیرم که حسابی دستم سوخت فهمیدم که تو بیمارستانم و سرم به دستم وصله جیمینو دیدم که سرشو تو دوتا دستاش گرفته و چیزی زیر لب زمزمه میکنه با یه صدای لرزون گفتم اوپا حالت خوبه؟ پرید سمت من و دستمو گرفت و خیلی ترسوندیم فک کردم دوباره تنها شدم... تو باید بیشتر مراقب خودت باشی چاگیا ( به معنای عزیزم) لبخند کوچیکی زدم گفتم وای خداااا بچه شدی؟ دست خودم که نی خندید و گفت باید باشع پرسیدم موچی چم شده دکتر چیزی نگفت؟ جیمین خنده رو لبش خشک شد نگام کرد سرشو انداخت پایین کلا نا اروم شد و گفت هیچی عزیزم فقط گفتن که باید بیشتر مراقب خودت باشی شب هم مرخص میشی
شب رفتیم خونه ایو حسابی نگران شده بود یعنی کارد میزدی خونش در نمیومد دلش میخواست دو جفت چک نرو ماده بزن تو گوش ما ولی خوب حال منو که دید بزرگواری کرد و فقط فوش برای تو واتساپ فرستاد جلو روی جیمین فقط قربون صدقم میفرت . . . با کمک جیمین روی مبل دراز کشیدم و خیلی زود خوابم برد صبح که پاشدم حالم بهتر بود دورو ورم رو برانداز کردم و از بلبشو بودن خونه خندم گرفت جیمین خیلی صاف و ساده و مث یه کیوت به تمام معنا خوابیده بود ولی ایو رو نگم براتون نصفش رو مبل بود نصفش رو زمین یعنی جررررر داشت واقعا کوک و تهیونگ و بقیه اعضا هم که نمیدونم از کجا اومدن ولی اومدن هم کف زمین به طرز خنده داری خوابیده بودن بقیه اعضا هم تقسیم شده بودن تو اتاقا که از وضع اتاق ها خبر نداشتم دیگه از جام بلند شدم و اروم اروم همه جارو مرتب کردم
رفتم سر گاز تو اشپزخونه و پاستای مرغ و اسفناج درست کردم و کشیدم تو ظرف اول جیمین رو خیلی ارمو بیدار کردم بعد ایو رو بعدش کوک و تهیونگ و بقیه هم خودشون بیدار شدن . . . جیمین که از غذام خیلی تعریف کرد ولی خودم به دهنم مزه نمی داد خلاصه جاتون خالی بود بعد صبحانه رفتیم برای درست کردن درخت کریسمس و بقیه تدارکات کریسمس خوب هرچی باشه نزدیکه جشن بود
بریم یه ریاکشن طنز از بی تی اس ببینیم 😂😂
وقتی میرین استخر و یهو سر میخوری نامجون:*میاد بلندت میکنه*😐❤️😂😍 جین:*ازخنده خودشم سر میخوره*😂(خنده های شیشه پاک کنیش 😂) شوگا:*سری از تاسف تکون میده*😜😔😐 جیهوپ:ا.تتتتت حالت خوبههههه؟😂 جیمین:*تا میاد تورو بلند کنه خودشم یهو سر میخوره و شمارو با قاشق جمع میکنن*🤣 تهیونگ:*صورتش رو میپوشونه*😔😂 کوک:*بلندت میکنه و دیگه استخر نمیرین* البته قبلش کلی از خنده ریسه میره 😂😂😐
و بعد شعر برای ناظر جان💜😁😇 ای ناظر عزیز که جانم فدای تو 😌 قربان مهربانی و لطف و صفای تو🙃 هرگز نشد محبت بقیه کاربران 😟 همپایه ی محبت لطف و وفای تو🤨 اگر کنی تو این داستان را منتشر😆 میبوسم من دست و پای تو 🧐
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالی
میسی
وااااایییییییی آجی خعلی خندهدار بود 😐🤣🤣🤣🤣
واقعااا
خوشت اومد
خداروشکر
هققققق یونا چرا نگفتی شیرموزم برگشته میدونی چقد منتظرش بودم 🤧😔
اوهوم
راستی برا عکسا که گفتی نمیتونم مامانم حذف کرده یه ثانیه عکس از گوگل پیدا کن بزار برای تستت بعد پاک کن چون اگه عکس نزاری اکانتت حذف میشه به دلیل تستهای بی کیفیت و طرفدار نمی گیره خیلی:)
شیرموزت کیههههههه😂♥️✨
نچچ شیرموز خدمه😝🙆😂
ببین اگه می خوای بدونی داستان چیه بیا پیوی شادم بهت بگم اینجا نمی تونم بگم
بوخودا رازی نیستم سر من دعوا کنید من شیرموزم متعلق به همه 😂😂😂💜😁
خو بده آیدیتو
زدم یه نظرسنجی ایدی دادم
Nazanin_044
🙆😝😿
ببخشید ولی من اسم شیرموز رو روش گذاشتم پس بنابراین شیرموز منه 😌🥺
حیح نمیدونی که شوکولات منه
مگه نه؟😝🧚🏼♀️🌆
وایسا امشب میخوام بزنمت😏😝😂
نا
اصن بیا همین الان بزنمت😂😏🤾 با این توپه میزنم ملاجت از نادیکوک بشه نادیا😂😂😂😝
تو اشتباه میکنی بزنی منو ☹️💔
شیرموز بچه منه 💔🖤
اصن بزن اشکال نداره 😔💔
آخه من دلم میاد نادی کوشولومو بزنم؟😯🥺💔
اگه من دستم روت بلند شه خودمو نمی بخچم💔😣
ببشید شوخی خوبی نبود♥️😂😂
بیا گیلاس بقول💜
حیق
اگ ازدباج کردی میام میقولمت🙄🏃🏃
وادفاززززز بابا به خدا اگه مامانو بزنی طلاقتو میگیرمم
من رو مامانم غیرت دارم
جعررررر مث دوتا بچه دعوا میکنن
😂😂😂
خاک بر کلت😂بخدا حقت بود میومدم میزدمت😂😂😂😂😂😂😂😂😂
بیا دلم برات خیلی تنگیده