
لایک و کامنت فراموش 😉❤️
در سالیان سال پیش خونآشامی همراه تکدخترش "الینا" از ترانسیلوانیا با دوستانش به دهکده ای مهاجرت کرد. او با دوستانش در قلعه ای متروکه که پدر الینا "جک" از خون پادشاه دهکده تغذیه کرد و همه را هیپنوتیزم کرد که پادشاه "مایکل" در اثر بیماری زمینه ای فوت کرده است و قلعه را تصرف کرد.🏰
الینا بعد از چیدن وسایلش توی یکی از اتاق های قلعه رفت تا از پدرش بپرسه که چطوری مادرش "امیلی" رو از دست دادن😢 الینا پیش پدرش رفت و گفت : پدر ما چطوری مادر رو از دست دادیم؟😞 (نکته : پدر الینا 1045 سالشه فک کنم و الینا 118 سالشه😏) (علامت جک_علامت الینا+) _ فک کنم الان وقتشه بهت بگم😔 + چیو بگید؟🤨 _ در 110 سال پیش (نگید چرا اینقدر زیاد چون خونآشام ها یجورایی عمر جاودان دارنوقتی🙃) وقتی که خیلی کوچیک بودی یه جنگ بین ما و گرگینه ها افتاد که خیلی طول کشید 😔 ( علامت راوی یا همون خودم *) (* حتما 8 سال دفاع مقدس 😂😂 _ زیپ ایت بیزحمت 😐 * یه بلایی سر دخترت بیارم😏_ غلط کردم🤐) ما قربانی زیادی میدادیم اما اونا بیشتر. برای همین هم تصميم گرفتیم که صلح برقرار کنیم. + خب این چه ربطی به مادر داره؟ _ نیش هاتو رو جیگر بزار عزیزم تا بگم ☺️ ( مندرآوردی :/) متاسفانه... 😔 ( برو بخون چرا داری به من نیگا میکنی؟ 😛 برو دیگه 😏 میدونم میخواین منو بکشین 😂🗡️ برو بعدی بخون)
یکی........از........قربانی ها................... امیلی بود.😔😭 + اشک تو چشام جمع شد🥺 اما چون خونآشام خونسردی بودم سریع آروم شدم و پدرم رو بغل کردم و گفتم بابا ممنون که تو هستی 🥺 اگه تو نبودی من چیکار میکردم 😭😭😭😭😭 _ خیالبافی های غمگین نکن🙂 مهم اینه که الان پیشتم😊 (*بعلع لذت ببر چون شاید دیگه قرار نباشه پیشش باشی😏 _ چیزی گفتی🤨 * نه هیچی😏) _ حالا برو پیش عمومیایی طلسم حفظ کن 😉 + چشم😊 رفتم پیش عمومیایی داشتم طلسم حفظ میکردم که یدفعه یه صدایی شنیدم😳 بابام داشت با گرگیلاس (چیز دیگه ای به ذهنم نرسید😁😅) یکی از گرگینه ها که دوست صمیمیش بود حرف میزد. فضولیم گل کرد😏🌸 فال گوش وایستادم😇
(مکالمه ی جک و گرگیلاس) (علامت گرگیلاس$علامت جک_) $اونا بهم گفتن که ممکنه یه جنگ دیگه راه بیوفته😥 _باید بریم بهشون پیشنهاد صلح بدیم🙂وگرنه بد غوغایی راه میوفته 😥 دوست ندارم الینا یتیم بشه😢 $ باشه فردا میریم🙂 _ من رفتم کار دارم شب خوش😊 $ منم رفتم بخوابم چون من که خونآشام نیستم 😁😅
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
نظرات بازدیدکنندگان (0)