ماجراجویی آدرینا(ماجراجویی در جنگل بهار4)پارت2

آنچه در قبل خواندید:بعد کم کم چشمام می بینه و میبینم کلون و لئوناردو بالا سرمن بهم زل زدندX_X=_= بعد متوجه شدند بیدار شدم مثل برق گرفته شده ها کمی ازم دور شدند و گفتند صبح بخیر ما اومده بودیم آم ...آهان اطراف و ببینیم ..........1ساعت قبل............ کلون:پیش به سوی گشتن دنبال آدرینا^^ .........صبر کن لئوناردو کنار اون درخت چیکار می کنه برم ببینم ......O_Oآدرینا که اینجاست و خوابه ....لئوناردو داره دید نگاش می کنه=_= و به سوی لئوناردو میرم کن کلشو بکنم که برمی کرده بهم نگاه می کنه می گه هیس الام بیدار میشه-_- منم میرم کنارش با عصبانیت به آدرینا نگاه کنم و با لئوناردو محوش میشیم.... ......زمان حال...... آدرینا:صبح بخیر ،...منو خر فرض کردید-_-شما همین الان بالاسرم بودید ها-_-

آدرینا:از کیفم یک خوراکی برداشتم خوردم و به راه افتادم و آهنگ warp me in the plastic و پلی کردم و باهاش خوندم که دیدم لئوناردو و کلون عین برق جلوم ظاهر شدند و گفتند هی الان صبحه مجبور نبودی راه بیوفتی😅 آدرینا:چرا-_- لئوناردو و کلون:خب الان 7 صبحه آدرینا: به ساعتم نگاهی انداختم X_X راست می گینا^_- لئوناردو و کلون:چی گوش میدی؟ آدرینا:ببخشید حواسم نبود آهنگو قطع کنم~_~ لئوناردو و کلون:مهم نیست^^

آدرینا:ممنون! بگذریم کی هست بازی؟ لئوناردو و کلون همزمان:من آدرینا:خب من چند تا بازی می گم شما انتخاب کنید ^^ اسم و فامیل،مار و پله،قایم موشک،و....... کلون و لئوناردو:قایم موشک^^ آدرینا:باشه^^ .......قرعه کشی برای انتخاب اینکه کی بشموره...... آدرینا:بدو لئوناردو برو بشمور^^ لئوناردو:وای تو اسم منو صدا زدی^^ آدرینا:-_--_--_-برو بشمور دیگه ... لئوناردو:باشه.... ده ،بیست،سی،چهل،پنجاه.... آدرینا: کلون بیا بریم قایم شیم کلون:وای تو اسم منو صدا زدی آدرینا:-_- باشه من رفتم (و آدرینا با سرعت برق رفت و قایم شد و بعد کلون به خودش اومد و قایم شد) لئوناردو :پیش به سوی پیدا کردن^^ ....کمی بعد.... پیدات کردم کلون=)😎 کلون:¬_¬

ممنون که به این تست سر زدی💖عکس صبح اونجا👆 امیدوارم خوشتون اومده باشه و اندازه نوشته باشم💖