
اصلا لایک نکنیا😐کامنتم نزار😐
ملودی:+الو چی میگی می یونگ؟_کجایی؟+خونم دارم استراحت میکنم._چرا صدای آهنگ کلاسیک میاد؟+زدم تو کار آهنگ کلاسیک.چی میخوای کارتو بگو؟!_وقت داری بیای خونم؟+اممم...اما من الان کار دارم._استراحت کار مهمیه؟!+اوکی الان میام...به هو سو گفتم:«خب دیگه من باید برم.دوستم کارم داره.»_کار مهمیه؟+نمد هیچی نگفت ولم کن دیگه خداحافظ!...یعنی این می یونگ چیکارم داشت.با عجله رفتم سمت خونش زنگ رو زدم.بعد یه خانم قد بلندبا موهای قهوه ای درو باز کرد.گفتم:«اممم...شما مادر می یونگ هستید؟»_او شما هم لو می همون دختری هستید که به دخترم کمک کرد!از آشناییت خوشبختم!+لو می؟...می یونگ با عجله اومد سمتم و به مادرش گفت:«آره مامان این همون دخترس.ما دیگه باید بریم
+چرا اسم واقعیم رو نگفتی بهش؟_مامانم از خارجیا بدش میاد.اگه بفهمه خارجی هستی نمیزاره باهات حرف بزنم.+پوف...حالا چیکارم داشتی؟_من قراره مدل شم...+چه خوب حالا مشکل چیه؟_مشکل ابنه که نونا و من باید باهم رقابت کنیم.+نونا کیه؟_همون مو طلایی هست...+اه اون ترشیده ترسو،نترس بابا تو از اون بهتری..._نه ملودی کاملا برعکس،اون از لحاظ استاندارد های زیبایی کره از من بهتره.نمدونم باید چیکار کنم.نمیخوام دوباره ازش ببازم!نمیخوام دوباره تحقیر بشم...+اصلا چه نیازی به مدل شدن هست؟_اگه مدل بشم میتونم جای پدرم رو بگیرم و به مادر و خواهر بزرگترم یه لطفی کنم...می یونگ پدرش رو توی ۵ سالگی از دست داده بود از اون به بعد خرج کل خانوادهش رو خواهر و مادرش در میاوردن.اما بازم مشکلاتی داشتن.
+مامانت میدونه؟_نه.+گفتی کمپانی همین کمپانی هست که من توش کار میکنم؟_آره.+ببین،رئیس هر چی من بگم رو گوش میکنه.منم قراره توی اون به اصطلاح مسابقه به عنوان داور باشم چون رئیس منو قهرمان این کمپانی میدونه.من میتونم کاری کنم تو انتخاب شی!_اما این بی انصافی نیست؟+بس کن دیگه.اون دختر لیاقت اینو نداره!برای رسیدن به اهدافت باید یزره هم خودخواه باشی.
لایک کن برو بعدی❤
خب بچها بعدی یه سوال دارم😐
می یونگ برنده بشه یا نه؟
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
ای اجی یعنی چی بگم ها چی بگم اونقدر داستانت روم تعصیر گذاشت که آهنگ رو شنبه برای معلمم قرار بخونم گفت خیلی قشنگه
بابا بخدا من یه بی ایتعداد به تمام معنام تو نوشتن😿😐
چطوری انقدر تاثیر گذار میتونه باشه
ببین هیچکی بی استعداد نیست من خودم
استعداد دارم تو هم داری و خوب چی میشه که تو تسچی به استعدادمون پی ببریم من خودم کشف کردم که من تو نوشتن داستان های عاشقانه عالیم و تو هم همینطور
یه چیزی یکم خودت رو باور داشته باش