من بهت نیاز دارم پارت,10💜

ساعت ۸ صبح و جیمین رو به خونه آوردیم جیمین حالش خیلی خوبه و به همین خاطر ۲ روزه آماده تمرین میشه این دو روز به درخواست خودش با النا به باغ موچی رفتن و قراره النا ازش مراقبت کنه😁🙂😉 جیمین فعلا تو اتاقش داره استراحت میکنه و ساعت ۱۱ بعد از کلاس دانشگاه النا , النا میاد دنبال جیمین تا برن خونه خودشون😁 کوکی و رابا هم قراره برن پیاده روی به صرف کاپوچینو😋پسرا هم میارن دنبال کارای کنسرت تو کمپانی من و ته ته میمونیم😊ناهار ها رو همیشه یا رایا یا النا درست میکنن بدم بپرسم ببینم چی دارم برای امروز😋😋😋😋😋😋🙂 رفتم طبقه بالا و دیدم که دخترا رفتم پشت بوم و دارم حرف میزنن #رایا غذا چی داریم? £آها خوب شد گفتی من که دارم میرم بیرون الن هم با جیمین تو امروز باید درست کنی🙂وقته تهیونگ غذا تو بخوره شاید نظرش عوض شد😅😅😅 #چییییی!من!!!! £آره تو مگه چیه? #من از وقتی اومدم انگلیس غذا نپختم ۷ ساله😐😐😐 #اره هر چی اصرار کردم نشد غذا امروز گردن منه🙄😑😣با عصبانیت اومدم پایین تهیونگ دیدم ₩الی چیزی شده? #نه هیچی نیست ₩اتفاقا یه چیزی هست به من بگو رابرت خبری ازش شده? #نه بابا فقط امروز من باید ناهار درست کنم😐 ₩آها بابا فک کردم اتفاقی افتاده #این چیزی نیست من ۷ ساله غذا نپختم ₩خب آدم باید از یه جایی شروع کنه برو بین چی میخوای درست کنی تا بریم خرید🙂💜 #باشششش😡 رفتم و تو آشپز خونه هیچی نداشتیم😦 #ته تههههه ₩بلههههه #بریم خرید میخوام استیک نیم پز درست کنم😋 ₩چشم ارباب😅برو لباس بپوش تا بریم راستی امروز چندمه? #امروز...۱ دیِ

ساعت ۱۱ بود و النا اومد یه شیر موز و آب پرتقال گرفتم و خوردیم و هر کی رفت بیرون پی کارش😊منم با ته ته رفتم خرید و الن و موچی هم رفتن باغ💕(علامت موچی×) ×مرسی الیکا خیلی بهم انرژی داد😊 #خواهش میکنم کاری نکردم🤗 ×الن بریم? $و× خداحافظ بچه ها👋 همه خداحافظی کردیم ×الن بیا تو رانندگی کن من نمیتونم $من??? ×آره دیگه , شما ها چرا خودتونو دست کم میگیرید? $باشه اشکال نداره فقط آدرس رو تو می پی اس وارد کن🙂 ×اول برو خرید اونجا هیچی نیست $باشه بریم🙃 حرف های جیمین تو دلش=پشماممم هیچ دختری تا حالا آنقدر خوب رانندگی نکرده بود کلا النا یه دختر منحصر به فردِ وقتی با هم حرف میزنه به بدبختی جواب میدم به تِ تِ په تِ میفتم 😅 وقتی صدام میکنه یا صداش میکنم جواب میده زانو هام شل میشه و میلرزه😅احساس عجیبی بش دارم احساس میکنم یه عمر میشناسمش😅اون یه گیتاریست مهشره اون یه دی ماهی هفته مهربون دلبره😍😄😀 حرف های النا تو دلش=موچییییی💜کسی که از وقتی بی تی اس رو شناختم دلم رو برد و بایسم شد. جیمین خیلی مهربونه و هر دردی رو به خاطر کسایی که دوسش دارن میپذیره 🙂اون مثل یه کوه پشتمه و وقتی پیشمه خیالم از همه چی راحته💜نمیدونم حس اون به من چیه ولی من عاشقشم💜💜💜

₩الیکا حاضری? #آره بدو بریم دیره ۳ ساعت فقط وقت دارم😣 تهیونگ یک دفعه اومد جلو و بغلم کرد 💜🙃 ₩آروم باش تو از پس همه چی بر میای🙂 #مرسی ته ته تو واقعا منو آروم میکنی😄 رفتیم پایین یونتان رو بغل کردم و رفتیم سمت ماشین و سوار شدیم و آهنگ not today رو گوش دادیم یونتان که آهنگ رو شنید شروع کرد به ورج ورجه کردن اهنگ که تموم شد یونتان با پنجه هاش میزد به شیشه🐶₩این میخواد سرش رو بکنه بیرون 😅 #پنجره رو بده پایین گناه داره😂 رسیدیم به بازار و کلی خرید کردم و اومدیم خونه شروع کردم به پختن غذا تهیونگ اومد تو آشپز خونه و یه قهوه برای خودش و من ریخت و روپوش پوشید ₩کمک نمیخوای?#اگر منو نمیزنی با کمال میل😅 ₩😅😅😅😅😂 #برو یه سس مخصوص برای سالاد سزار درست کن منم گوشت استیک ها رو فقط بدو ۱ ساعت دیگه میان همه😐😐😐😐 آشپزی با ته ته یکی از بهترین تجربه های زندگیم بود😍😍😍

خب خب ناهار آماده شده و منتظریم که همه بیان .......................... همه اومدن و من و ته ته بالا داریم لباس میپوشیم من یه آرایش کم رنگ کردم و لباس پوشیدم 💜💜 جین گفت=اوههه چه زوج خوشتیپ خفنی دست بزنید😅 همه دست زدن و خندیدن😁😅😂شروع کردیم به غذا خوردن، داشتم از استرس میمردم ۷ ساله غذا درست نکردم امیدوارم خوب شده باشه 😐 ته ته تو دلش= امممممم خیلی خوشمزس با اینکه خیلی وقته درست نکرده ولی خیلی عالیههههه کاملا ادویه و مزه خون و مقدار پخته شده استیک عالیه سالاد هم مواد و سس عالیه همه چی به اندازه و کافیه🙃😋😋😋 £هومممم الیکا ترکاندی بعد ۷ سال عالی شده مگه نه? همه با نظر رایا موافق بودن خوشحالم خیلی استرس داشتم 😍 ₩الی تو مهشری من هیچ وقت غذا به این حد از کافی بودن همه چی ندیده بودم 😍😍😍😋😋 #مرسی از همتون خوشحالم راضی هستین 💜🙃😍😄😃😀

₩خب خب دوستان همون طور که میدونید هفته دیگه ما کنسرت داریم ☺من و پسرا با هم صحبت کردیم و به این نتیجه رسیدیم که...... النا و الیکا هم به گروه ما ملحق شن و الیکا پیانیست و النا گیتاریست موافقید بانو ها? اون لحظه نمیدونستم از خوشحالی خوابم یا بیدارم فق با تمام قدرت داد زدم بله و پریدم بغل ته ته و یه ب*و*س*ه روی لباس گذاشتم💜 باورم نمیشد واقعا منم عضو گروه خفن و پر طرفدار بی تی اس میشم😍😍😍😍😄😄 بعد از ناهار با موچی و النا خداحافظی کردیم🖐بعدش منو ته ته رفتیم پشت بوم و یه قهوه خوردیم 💜شب بعد از شام رفتم و خوابیدم که یکدفعه صدا گوشیم اومد اون اون رابرت بود منو پیدا کرده بود😢😢😖😱😨😵 نوشته بود= سلام الیکا خانوم فک نکن من تو رو ول کردم و تمام نخیر من تو رو دوباره پیدا کردم و به دست میارمت منتظرم باش به اون پسره هم بگو منتظرم باشه🗡🔪

اینم از پارت ۱۰ لطفاً حمایت کنید تا زود به زود پارت بزارم منتظر یه تست خفن هم از بی تی اس باشید اگر حمایت کنید هر روز دو الی سه تا پات میزارم و لطفاً لایک و کامنت بذارید این کار یک دقیقه هم وقت میخواد ولی برای من یک دنیا ارزش داره💜💜💜💜💜💜💜💜