
آخرین اسلایدو خوب بخونید
از زبان لیدی(مری) بعد از اون لحظه گربه به حالت اولش برگشت.اول تو شوک بود بعد عصبانی بود چون فکر میکرد من بودم که باهاش اونطوری حرف زدم.بعد از توضیح قضیه شرمنده بود از اینکه باهام اونطوری حرف زده بود و عذرخواهی کرد منم چون میدونستم دست خودش نبوده بخشیدمش و الان لحظه ی وحشتناکیه. فهمیدم بهترین دوستم بهم خیانت کرده(گفتم ایده های خفن دارم شما باور نکردین😐 وجدان قشنگم:دروغ میگه عین چی همرو من بهش تقلب رسوندم.مغزم:وجدان دروغ نگو اینا همش صدقه سر منه.من نابغه ام😑 Mi:خب حالا ضایعم نکنید😑😆)
همش تقصیر من بود.همشششششش. نباید به این زودی به آلیا اعتماد میکردم.نباید هویتمو براش فاش میکردم.آخ مرینت لع.نت بهت(این سیماش چسبیده به هم داره به خودش ف.ح.ش میده بزارید با مغز مریضش تنها باشه😐😂) یکم باید فکر کنم.یه چیزی بگو دیگه مخ به دردنخور(مخ مری:چی بگم گلم.تو منم عین خودت ر.و.ا.ن.ی کردی😂)هوفففف. حاکماث:دوست عزیزت ریناروژ یا بهتره بگم آلیااااااا نتونست راز تورو پیش خودش نگه داره. این چی میگه واسه خودش اگه آلیا گفته باشه من کیم یه استخون سالم تو بدنش براش به جا نمیزارم. حاکماث:مرینت دوپن چنگ از این بازیه مسخره خسته نشدییییی(مجبوری اروده بزنی😐پیرمرد پرحاشیه😂)
انگار آب یخ خالی کردن رو سرم.زیرپاهام خالی شد.اون فهمیده بود من کیم و این یعنی خطر برای اطرافیانم😢. کت با نگاه هایی سرشار از سوال نگام میکرد. این دفعه صدای سایه بود که قلبمو درهم میفشرد:پدر و مادرت پیش ما هستن اگه میخوای سالم بمونن باید باهامون همکاری کنی. بعد هم تصویری از خانوادم با دست و پای بسته بهم نشون داد.
کت دستشو رو شونم گذاشت:بانوی من اگه میخوای نجاتشون بدی باید سریع باشی من کمکت میکنم. سرمو به نشونه مثبت تکون دادم.سایه:لیدی باگ معجزه گرارو بردار و ادقام کن و....
خب تموم شد میدونم کم بود اما بزارید براتون توضیح بدم.این چند وقته معلم ما زایمان کرد بخاطر همین اویل معاون مدرسه میومد تو کلاسمون بعد از اون یه معلم دیگه که حداقل روزی ۲۶ صفحه مشق میداد.تازه دوروزه یکی دیگه اومده و مشق کمتر میده.منم سرم خلوت شده اما امتحانا کلمو کنده.تازه کلاس پنجمم اما اینکه مشق زیاد میدن خیلی بده.من از کلاس اول تا حالا معلمای سختگیری داشتم و به این چیزا عادت دارم اما با این حال واقعا خسته میشم. پس خواهش میکنم لطفا درکم کنید.مرسی که انقدر مهربونید و حمایت میکنید.تا یادم نرفته چالش داریم. چ:از چه غذایی متنفرید. ج من:خوراک بادمجون و کله پاچه و سیرابی😐😩😂بامیه هم هست اما از اونای دیگه بیشتر متنفرم😂😹😟😐💔
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
چ: همونیایی که تو بدت میاد منم بدم میاد، همسنیم دیگه منم پنجمم
چقدر خوب که همسنیم...بادمجون از همشون رومخ تره
قربونت
اره 😫😫😫😣😣😣😣😖
عالیییییی
جواب چالش : نیمرو و املت و ماهی
ممنون.آره اینا یکم رومخن چون زیاد خوردیمشون ماهیم که بوشو نگم دیگه اوف اوفففف😐😑😂
عالییی بودددد
ج چ : بادمجون البته فقط حلیم بادمجونو دوس دارم و کدو😐
ممنون.منم همین طور از بادمجون متنفرم.سیاه منگولیه😂😹
یه سوال لیدی و کت آینده چطور شدند
کاور پارت ۱۲ آیندشونه😊
عالیییییییییییییییییییییی بود
تازه با داستانت آشنا شدم خیلی خفن هست
ممنونم.امیدوارم از اینجا به بعد رو هم دوست داشته باشی😊
عالی بود منتظر پارت بعدی هستم
تنکس😉
عالی بود منتظر پارت بعدی هستم
چالش؛من از ماهی ، ماهیچه ، آبگوشت، کلهپاچه و از این مدل غذا ها بدم میاد 😁
کلا از هرچی توش گوشت داره بدت میاد منم همینم😂
نه البته از چیز خاصی مثل کباب و اینا رو خوشم میاد اما از اونا نه ماهی هم که از کوچیکی دوست نداشتم😂