عشق لیدی باگ p9

ادرین:گفتم مرینت تو ...تو...تو لیدی باگی؟😳تو عش*ق منی؟ مری:گفتم ادرین تو کت نواری؟😳😳😳من هی ادرین و رد میکردم😱ادرین:منظورت چیه؟مری توی ذهنش:اه لعنت به این شانس دوباره بلند فکر کردم😫مری:هی..هی..هیچی ادری:مرینت بریم رو برج صحبت کنیم؟ مری:با...باشه ب..بریم رفتیم رو برج ایفل (علامت می زارم رو اسم ها مری:🐞 ادری:🐱 الیا:🦊 نینو:🐢 تیکی:❤ پلگ:🖤) 🐱:مرینت اون پسری که دوسش داشتی کی بود؟ 🐞:خب ..خب ..خب اون تو..تو بودی😓 🐱:یعنی تو هر روز منو به خاطر خودم رد میکردی؟🐞:ا..اره خب ولی الان عاش*ق کت هستم😊اومممم ادرین ؟🐱بله؟🐞میشه یه سوال بپرسم؟🐱بپرس 🐞ادرین حالا که فهمیدی من مرینت هستم منو دیگه دوست نداری درسته؟

🐱این چه حرفیه که میزنی من همیشه لحظه شماری میکردم اون دختر فوق العاده رو بدون نقاب ببینم و الان به آرزوم رسیدم عز*یزم☺🐞من بی اندازه عاش*قتم 😊😚🐱بانوی من الان دیگه وقت شام میشه و ناتالی بیاد ببینه من نیستم بدبخت میشم😫🐞 باشه عزی*زم برو به سلامت منم دیگه باید برم😊👋🐱 سرشو اروم😘و تبدیل شدم ورفتم🐞 ادرین سرمو بو*سید و رفت منم رفتم خونه و شام خوردم و خوابیدم😴😴😴😴😴😴😴😴😴😴😴😴😴🐱 رفتم شام خوردم و بعدش گرفتم خوابیدم 😴😴😴😴😴😴😴😴😴😴😴😴😴😴😴😴(فردا صبح تو مدرسه)

🐞رفتم تو مدرسه که ادرین دستم و گرفت و منم طبق معمول 🍅شدمو رفتیم به کلاس که خانم بوستیه اومد و شروع کرد به درس دادن و ......(بعد مدرسه )

خب خب خب تموم شد من کلاس زبان دارم و باید برم اسلاید بعد شرایط

شرایط :۱۲ لایک و ۷ کامنتو ۲۵ بازدید به خاطر شما شرایط کم گذاشتم😊 اسلاید بعدی مهمه هاااا

نتیجهچالش داریم