یسس بالاخره امتحان ریاضیمو دادم و اومدم...اینم پارت جدید✨
❤️پارت 18: دیدار دوباره❤️
(از زبون میچا) منتظر خانم چوی بودم که صدای خوندن یه نفرو از اتاقی که چند قدم باهاش فاصله داشتم شنیدم. دلم برای شنیدن آهنگ تنگ شده. رفتم طرف در. وایی دو نفر دارن میخونن. اومدم گوش بدم که...تق! در باز شد و خورد بهم؛ منم که غافلگیر شده بودم با صورت خوردم زمین. صدا: وای ببخشید، چیزیتون که نشد؟ چقد صداش آشناس. یعنی کیه؟ موهامو که جلوی صورتم ریخته بود و کنار زدم و دیدم دستشو گرفته جلوم. سرمو اوردم بالا که ببینمش...چی؟!! درست میبینم؟...
5 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
22 لایک
فوقالعاده محشرررر🥂💖
عالیییی
این دفعه کم بود
خوب میدانیم ادامه داره پارت بعدی سریع بزار عزیزم آنقدر ما رو دق نده اوکی👌
این داستان خیلی قشنگه ولی به مشکلی داره !
پارت ها خیلی دیر میاد و یکم هم کم مینویسی ، ولی در کل عالییییییییییییییییییی بودددددددددددددددددددددد
عالیه، فوق العاده زیبا
ولی الان همه رو خوندم
آخ خدا دوباره پارت ها از دستم در رفت از پارت شونزده نخوندم