کارآگاه مین هو ( پارت یک)

از زبان ا.ت 🔴از خواب بیدار شدم ساعت هشت بو رفتم دست و صورتم را شستم و لباسم را پوشیدم و بعد رفتم صبحانه خوردم ساعت نزدیک ۹ بود از خونه اومدم بیرون و رفتم مدرسه رفتم تو کلاس و رو صندلی وسط نشستم و سه تا پسر باهم اومدن تو و پشت من نشستن بعد ۱۰ دقیقه بقیه اومدن تو کلاس و بعد معلم وارد شد معلم : سلام بچه ها خوبید ؟ امروز شما گروه های تشکیل میدید و باهم یک پرونده را حل میکنید & هی جیمین و تهیونگ میاین باهم گروه بشیم +باشه @ اما استاد گفت گروه چهار نفره تشکیل بدید + خوب اون دختره با کسی گروه نشده با اون گروه بشیم ؟ & اره خوبه باشه @ هی # بله @ میای گروه بشیم # باشه اسم من ا.ت هست @ منم جیمین ام این آهنگ و این کوکی هست استاد : خوب بوده گروه هاتون را تشکیل دادید بچه ها: بله استاد : خوب ا.ت بیا با گروهی که تشکیل دادی پرونده بگیر و برید از زبان ا.ت رفتم پرونده را گرفتم و با

هم گروهی هام رفتیم بیرون کلاس # خب بچه ها ساعت ۸ بیاین خونه من باهم پرونده را حل کنیم & باشه @ باشه+باشه از زبان ا.ت رفتم خونه یک دوش سریع گرفتم و رفتم خوابیدم ساعت ۶ بیدار شدم و آرایش کردم و لباسم را پوشیدم صدای در اومد رفتم در را باز کردم و دیدم

یک مرد بود که ماسک زده بود و تفنگ را گذاشت رو شکمم و گفت جیمین کجاست # نمی‌دونم جیمین کجاست ( با داد) تفنگ را گذاشت رو سرم و گفت با بگو جیمین کجاست یا میمیری که یهو

پایان پارت اول شرایط پارت بعد ۲۰ لایک ۲۰ کامنت یادتون نره بای بای 👋👋