اینم پارت ۱۱
ادامه داستان ارز زبان ا/ت : وقتی بیدار شدم اتفاق های دیروز رو اصن یادم نبود میخواستم بلند شم که نمتونستم دیدم که شوگا من رو بغل کرده و خوابیده و هرچی بیشتر زور میزدم که از تو بغلش بیام بیرون ولی منو محکم تر بغل میکرد دیگه واقعا اعصبانی شدم و داد زدم و شوگا از تخت افتاد پائین و گفت : چیشده ؟ اینجا کجاس من کیم ؟😐 بعد گفت : اها یاد اومد 😅 بعد گفت : چرا اینطوری آدم رو بیدار میکنی ؟ گفتم : تو چرا من رو بغل کردی و خوابیدی ؟ گفت : واقعا یادت نیماد یا خودت رو میزنی به نفهمی ؟😐
گفتم : چی میگی مثِ آدم بگو بفهمم !؟ گفت هیچی 😶 ادامه داستان از زبان کوک : بعد از اینکه شوگا رف داخل اتاق گفتم : بچه ها یادتونه یِ توپ افتاد رو زمین بقیه گفتن آره چطور !؟! گفتم : خو قدرت های ا/ت داخل اون توپ هس ته ته بلند شد و گفت اون توپ پیش منه ازش گرفتم و رفتم که به شوگا بدم وارد اتاق شدم و دیدم که ا/ت رو بغل کرده و خوابیده خعلی کیوت خوابیده بودن دلم نمیومد که بیدارش کنم پس توپ (یا همون مروارید ) رو گذاشتم بغل تخت و رفتم بیرون
ادامه داستان از زبان شوگا : وقتی دیدم ا/ت یادش نمیاد به روی خودم نیاوردم و گفتم که همینجا بمونه و اون گفت که نه ماهم داشتیم بحث میکردیم که یادم اومد که کلید اتاق دست منه و گفتم اگه نمونی در رو قفل میکنم اونم گفت جرعتش رو نداری 😏 منم گفتم حالا میبینیم و کلید رو از تو جیبم درآوردم و در و بستم و قفل کردم (حاجی مگه آدم رو دزدیدی ؟🙄)
وقتی در رو قفل کردم رفتم پیش بقیه و ماجرا رو توضیح دادم ادامه داستان از زبان کوک : وقتی شوگا اومد بیرون گفت که :..... شده و گفتم : پس فعلا نباید بدونه که ما میدونیم که اون اِلف هس درسته ؟ شوگا گفت :آره ادامه داستان از زبان شوگا : وقتی بهشون گفتم یادم افتاد که یِ نامه دارم و نامه رو از تو جیبیم برداشتم و به سمت حیاط رفتم و خوندمش .
تو اون نامه نوشته بود : ا/ت تو از سرپیچی از حرف رئیس قبیله باید قدرت هات رو بگیرم و چند روز قبل هم گفتم که این سرنوشت توعه که تو مال شوگایی ( یِ ذره ع*ا*ش*ق*ا*ن*ش کنیم 😆) و شوگا تو باید ا/ت رو به خونت ببری و پیش خودت نگهش داری و از اینجور حرفا و رفتم تو اتاق و یک دفعه یادم افتاد که باید حرکت کنیم و ماشین هم خرابه پس رفتم بالا و قفل در رو باز کردم و یهو با یِ صحنه ی 😱
اصن کرم ریختن حال میده 😆 خب منتظر پارت بعد باشید به خدا الان ۴:۱۳ دقه صبح هس و من باید ساعت ۱۰ آنلاین باشم برا کلاس مجازی من دیگه برم بخوایم بابای
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
ممنون ببخشید بچه ها که دیر میگذارم آخه هم کلاس آنلاین داریم هم درس و .... هزار تا چیز دیگه و زیاد وقت نمیکنم ولی سعی میکنم زود زود بگذارم و حتما پارت بعد رو میگذارم و الان دارم زیبایی حقیی رو میذارم من برم بنویسم بای