سلام ببخشید که انقد دیر میذارم درس داریم و ...
ادامه داستان از زبان شوگا :
دیدم که ا/ت چشمش رو باز کرد و همینطوری حالش بدتر میشد . بلندش کردم (یِ دستش زیر زانوت و یِ دستش زیر گردنت) و دویدم و رفتم تو خونه ا/ت بیهوش بود اعضا هم دنبالم اومدن .
ادامه داستان از زبان ته ته :
وقتی رفتیم تو خونه ا/ت بیهوش بود شوگا ا/ت رو روی تخت داخل اتاق گذاشت و رفت. دوباره بریم به چند هفته قبل ترار زبات ا/ت ( امروز من وارد دنیای انسان ها برای معموریتی شده بودم که باید شوگا رو
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
4 لایک
نظرات بازدیدکنندگان (0)