عشق لیدی باگ p6

مری:از خواب بیدار شدم و رفتم مدرسه تو کلاس خانم بوستیه داشت در مورد لیدی باگ و کت نوار حرف میزد ویژگی های لیدی باگ و گفت نوبت به کت که رسید خانم بوستیه گفت:همان طور که میدانید کت نوار خیلی شجاع شوخ طبع و فداکار هست مری:همش کلمه فداکار تو ذهنم اکو میشد و تصویر کت میومد جلوی چشمم یهو نا خودآگاه دست خودم نبود تو کلاس زدم زیر گریه و هی میگفتم همش تقصیر منه😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😢😢😢😢😢😢😢😢😢 (خب دوستان می ریم به یک هفته بعد تو بیمارستان ) لیدی:رفتم لباس مخصوص پوشیدم و رفتم پیش کت قطره های اشک دونه به دونه از گونه هام سر میخورد و میامد پایین همین جور که داشتم خودمو سرزنش میکردم یهو دستگاه ضربان قلب کت نشون داد ضربانش داشت میومد پایین سریع داد زدم دکتررررررررر😢😢😢اومدن و منو انداختن بیرون بعد نیم ساعت دکتر اومد و گفت:یه سکته قلبی خفیف بوده گفتم میشه ببینمش لطفا😢گفت: فقط ۵ دقیقه با سر تایید کردم و رفتم پیشش واست نیاوردم دستگاه اکسیژن رو از صورتش کنار زدم و یه بوس ۱۰ ثانیه ای روی ل*بش زدم ❤

دستگاه رو گذاشتم سر جاش و بهش گفتم خیلی دوست دارم عز*یزم😢زودتر خوب شو خواهش میکنم (۲ هفته بعد بازم بیمارستان 😐😅)لیدی:مثل همیشه رفتم پیشش و باهاش حرف میزدم که یهو دیدم دستگاه ضربان قلب دیگه نمیزنه😱😰داد زدم دکترررررر پرستاررررر منو بیرون کردند و بعد ۱ ساعت دکتر اومد و گفتم چیشده؟😰گفت:متاسفانه فقط یه معجزه لازمه تا خوب بشه😓سریع رفتم خونه و تو اتاقم به این فکر میکردم که چجوری معجزه به وجود بیاد یهو تیکی گفت :یافتم یافتم😃😆گفتم:راه درمان کتو؟😃 گفت اره مری: خب چیه بدو بگووووو تیکی:کت دیوانه وار عاش*قته و قدرت عش*ق همیشه قویترینه و تو با معجزه عش*ق میتونی نجاتش بدی😍😁 مری:تو فوقالعاده ای تیکی😍😍😍😍😍😍 مری: از اونجایی که شب بود رفتم خوابیدم (صبح بعد مدرسه) مری:تبدیل شدم و رفتم پیش کت وبو 💏مش اونم ۵ دقیقه😍(کت چجوری تونسته بدون دستگاه اکسیژن زنده بمونه😐😅 )

بعد که ازش جدا شدم یه مه صورتی/سفید قلب قلبی دورمون حلقه زدن و یهو کت چش..ماشو...باز کرده بود باورم نمیشد😳یهو پریدم بغلش و دکتر و صدا زدم بعد معاینه اومد و گفت :

خب دیگه بسه دستم شکست 😐 میدونم ذوق مرگ شدید خودمم تو دلم عروسیه😂 اسلاید بعد شرایط

۸ لایک و ۸ کامنت و ۲۵ بازدید 😁 اسلاید بعد خیلی مهمههههه

نتیجه چالش داریم