عشق لیدی باگ p5

نکته(دوستان لیدی چون سرمش رو کند اینجوری شد باید گذاشتم سرمش تموم بشه ) لیدی: چشمامو باز کردم خواستم از اتاق بیام بیرون که پرستار اومد و گفت :شما باید استراحت کنید و باید منتظر بمانید سرمتان تموم شه. لیدی :سرم و به معنای باشه تکون دادم و رو به پرستار گفتم:حال کت نوار چطوره؟😢 پرستار: دست راست و پای چپشون شکسته ستون فقراتشون یه مقدار آسیب دیده ولی خدا را شکر خیلی جدی نبود . ولی وضعیتشان خیلی خوب نیست😓 تو ای سی یو هست .لیدی:وقتی پرستار اینو گفت خشکم زد اگه به خاطر بی دقتی من نبود الان کت اینجوری نبود😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭همش خودمو سرزنش میکردم و می گفتم همش تقصیر من بود😭😭😭😭😭😭😭😭

۱ ماه بعد: از زبان خودم: لیدی حالش خوب شد و برگشت به خونه (ولی ۱ ماه پیش تو بیمارستان به مامان و باباش زنگ زد و گفت یه مدت خونه نمیاد )ولی اصلا خواب و خوراک نداره و دیوونه شده تو ندرسه دیگه اون مرینت همیشگی نیست ادرین ۱ ماهه که گم شده ولی مری بیشتر نگران کته هر روز میره تو بیمارستان ولی دریغ از یه ذره خوب شدن کت لیدی:طبق معمول رفتم به بیمارستان رفتم سمت دکتر و گفتم:اقای دکتر حال کت تغییری نکرده؟😢 دکتر:لیدی باگ متاسفانه کت نوار رفته داخل کما و احتپال زنده موندنش فقط ۱۵ % هست متاسفم😞 لیدی:وقتی دکتر اینو گفت انگار یه پارچ اب یخ ریختن روم حالم خیلییییییی خراب بود 💔 سریع رفتم خونه و تا خود صبح گریه کردم

فردا صبح از زبان مری:رسی دوم مدرسه و رفتم تو کلاس الیا اومد مستم و گفت گریه کردی؟ گفتم: نه گفت:چشمای پف کردت اینو نمیگن😕 گفتم :الیا ولم کن حوصله ندارم 😞بعد مدرسه رفتم تو خونه و یه ذره ناهار خوردم و خوابیدم😴

تموم اسلاید بعد شرایط

شرایط: ۷ کامنت و ۷ لایک و ۱۵ بازدید

نتیجه چالش داریم