10 اسلاید صحیح/غلط توسط: نیتا انتشار: 3 سال پیش 163 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
ناظر چشام ضعیفه سخته نایپ کنم
لطفا رد نکن 😀
از زبان تابروم
خب کلاس موسیقی مرینت هم ثبت نام کردم ولی نمیدونم پیش خودش چی فکر میکنه .
بچه که بودیم همیشه دنبال چیزای عجیب غریب بود که زندگیش اینجوری شد از همه بیشتر از این میترسم که ارتمیس مادرش رو تو دنیا انسان ها پیدا کنه ( فعلا نوموگم ارتمیس کیست )
خودش اینجا جاش پیش من و کت نوار امنه ولی مادرش رو نمیدونم شاید اون ارتمیس عوضی پدرش رو کشته .
از زبان مرینت
خب من به پسر رو نمیدم خوب کاری هم میکنم ولی چه خوب حرص این یکی رو دراوردم🤣
منظورش (استیونه )
خخخخخ رفته از دوستش کمک میخواد 🤣
وای خدا دلم اخ یه وقت به فنا نری استیون
وای خدا اسم گروهمون رو چی بزارم بزار ببینم
مثلا
pink rose
یا
red butterflys اینم اسم قشنگیه ولی من از پروانه ها خوشم نمیاد
امممممممم بزار به دخترا زنگ بزنم
به گروهی که با دخترا توش چت میکردیم جسیکا با پیام دادن گفت که یه ۳ روز دیگه جشن تولد کت نواره گفتم چه خوب پس باید منتظر سوپرایز باشه
دست جمعی زنگ زدم همشون برداشتن کتی هم بعد از چند دقیقه برداشت
داشت نفس نفس میزد گفتم
کتی خوبی
یهو صدای جیغش اومد و گوشی قطع شد
گفتم کتی
احساس کردم یه چیزی پشت سرمه
برگشتم با چیزی که دیدم گوشیم از دستم افتاد دخترا صدام میزدن ولی من انگار نمیتونستم حرف بزنم .
تو چی هستی
نهههههههههههههههههههههههههههه
از زبان جسیکا
زنگ زدم به کل پسرا
تابروم ، جاناتان ، نینو ، کت نوار ، مینوس ، دیگو
گفتم بهشون سریع برن خونه مرینت منم دارم میام
از زبان کت نوار
خدایا چه اتفاقی برای مرینتم افتاده نکنه وای وای واییییییییییییییییییییییییییییییییییی ( کت نوار سرعتش رو بیشتر میکنه چون فهمید که یه نفر که فعلا اسم نمیدم دنبالشه و میخواد اونو بکشه )
از زبان تابروم
چیزی که میترسیدم داره سرم میاد
نه نه نمیشه فقط مرینتم سالم باشه لطفا
در همین حین
از زبان راوی گلتون
به نظرتون اونی که میخواد مرینت رو بکشه کیه ؟
دلیلش چیه ؟
ایا پسرا به موقع میرسن ؟
کدومشون مرینت رو نجات میدن ؟
در همین لحظه که تابروم این حرف رو زد دختره شنید و بهش جواب داد ( لو دادم دختره )
ناشناس :
پوف تو میخوای الهه اب و اتش رو از دست من نجات بدی
تابروم بر گشت و با دیدنش تعجب کرد
گفت
تو یه وندپایر نیستی تو هیچی نیستی چجوری میتونی
دختره ( اسم نمیدم ) گفت
نوچ نوچ نوچ نوچ تابروم سخت در اشتباهی من میخوام برم عروسک بازی کنم
البته عروسکم یه مامان میخواست
خب منم براش پیدا کردم
........
از زبان مرینت انچه گذشت
دخترا صدام میزدن ولی نمیتونستم جواب بدم .
دیدم مریداس !!!!!!!!!!
یعنی چی مریدا این جا چیکار داره
یعنی چی شده
که در عرض یه ثانیه
مو های صورتی مریدا تبدیل به رنگ کرم شد و بلند شد پایین هاش هم قرمز دقت که کردم دیدم خونه نه رنگ موهاش
چشم های قهوه ای تیرش که منو یاد شکلات مینداخت به قرمز تبدیل شد
رنگ پوست برونزش به سفید مرده تبدیل شد و یه عروسک تو دستش بود
لباسش خونه ای و یکم پاره بود
چهرش تغییر کرد
گفتم
تو ........تو چی هستی
از زبان جسیکا
قبل از این که به پسر زنگ بزنم مرینت گفت تو چی هستی و بعد هم جیغ کشید و گفت
نهههههههههههههههههههههههههههه
من رفتم سراغ کتی
داشتم رانندگی میکردم که دیدم یه چیزی وسط جادس هوا تاریک شده بود و من با نور ماشین دیدم اگه اون نبود حتما این نمیدونم مرده یا زنه ولی اگه چراغ ها روشن نبود لهش کرده بودم
رفتم جلو دیدم
دیم اون کتیه وای خدا
کتک خورده بود و بیهوش بود
سریعا زنگ زدم به همون گروه چتمون و گفتم کتی رو پیدا کردم الان میام میزارمش پیش تو جسیکا
جسیکا گفت باشه تو برو پیش مرینت گفتم باشه رفتم کتی رو گذاشتم خونه جسیکا و رفتم سراغ مرینت
از زبان مرینت
بیدار شدم سرم درد میکرد و چشام سیاهی میرفت
پاشدم دیدم خبری از اون دختره نیست
خدایا چه اتفاقی برای من افتاد
یادم اومد
بعد ازاین که گفتم تو چی هستی
اومد جلو و گفت
خودم رو معرفی میکنم من ارتمیس عزرائیل جون تو هستم
بعد صورتش رو کج کرد و بهم حمله ور شد
خیلی ترسیدم دیگه ندیدم چی شد چون بیهوش شدم
از زبان تابروم
یه کوچولو دیگه مونده بود که برسم به خونه مرینت که دیدم جلوم پر از گل و لای هست و نمیتونم با ماشین برم توش
مطمئنم کار ارتمیسه مطمئنم
از ماشین پیاده شدم که کت نوار و دیگو رو دیدم با هم نقشه کشیدیم نینو اومد گفتم
کت نوار تو با ما نیا تو از پشت بوم خونه برو تو اتاق مرینت که اگه
ارتمیس خواست کاری کنه نتونه قبول کرد
به نینو و دیگو گفتم همراه من بیان
از زبان مرینت
دیدم در خونه باز شد خوشحال شدم اومدم قدم بر دارم دیدم نمیشه
به بیرون از در نگاه کردم دیگو و نینو و تابروم اومد بودن خوشحال شدم و صداشون کردم
از زبان تابروم
خدایا شکر سالمه
که یهو ارتمیس پشت سرش ظاهر شد و یه چاقو گذاشت روی گلوش
از زبان مرینت
نمیدونم این از من چی میخواد
اما فهمیدم خودش هم نمیخواد به من اسیب برسون چون پشت چاقو رو گذاشته بود رو گلوم
پسرا ترسیدن و وایسادن
از زبان کت
نه دیگه نمیشد الان یه کاری با مرینتم میکرد
از پشت اومدم و تا خواستم یه غلطی بکنم مرینت رو ول کرد و چاقو رو کرد تو شکمم
مرینتم افتاد زمین و رنگ چشمای دریاییش به رنگ قرمز تغییر کرد
شروع کرد به خون بالا اوردن منم چون زخمی بودم با زانو نشستم رو زمین
مرینتم همین جوری داشت بالا میاورد
که پسرا اومدن تو نینو نشست پیش مرینت و کمکش کرد ولی فایده نداشت
صدای خنده های شیطانی ارتمیس همه جا رو برداشته بود
تابروم و دیگو دنبال ارتمیس بودن ولی نه نیست فقط صدای خندش
از زبان دیگو
یهو برق ها قطع شد
روشن که شد دیدیم مرینت تو بقل ارتمیسه و بیهوشه
ارتمیس گفت
عاقبت کسی که با عروسک من بازی نکنه همینه و غیب شد دنبالش گشتیم که دیدیم یه صدایی از بالکن میاد
نهههههههههههههههههههههههههههه
ارتمیس رو نرده ها وایساده بود و مرینت هم تو بقلش
از زبان تابروم
ارتمیس با اون نگاه ترسناک همیشگیش رو به من گفت
تابروم تقصیر تو عه نزاشتی کتاب رو بدم عروسکم بخونه بعد گفت دستام داره شل میشه خیلی سنگینه و مرینت رو انداخت پایین و گفت
اوپس و خنده شیطانی من و دیگو داشتیم با هاش مبارزه میکردیم که مینوس رسید و با نینو رفتن پایین
از زبان مینوس
عجیب بود مرینت نبود
اومدیم بالا دیدیم کت بیهوشه رو به نینو گفتم تو کت رو ببر تو فقط هویتش رو میدونی نینو کت رو برد
از زبان مینوس
بالاخره بعد از ۱ ساعت جنگ با ارتمیس گفت
فکر کردید میتونید نجاتش بدید
یه چند تا وندپایر در مقابل ملکه اجنه ها
پوف خنده داره
از زبان مرینت
بلند شدم دیدم تو یه خونه ام ولی این جا که دنیای وندپایر ها نیست اینجا اینجا مدرسمه تو دنیای انسان ها
چیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
دست و پام بسته بود
به خودم تو اینه مدرسه نگاه کردم
لباسم خونی شده بود
که ارتمیس رو دیدم زدم زیر گریه و گفتم
من اینجا چیکار میکنم چجوری منو اوردی اینجا
با نگاهی غمگین و وحشتناک ولی از درون مهربان بهم نگاه کرد و گفت
خوب یه جورایی من برای شکست دادن دشمنم به تو نیاز دارم و از یه طرف هم چون ملکه اجنه ها هستم همه جا میتونم باشم تو یه هر قلمرویی تو یه چشم به هم زدن
تو حتی نمیتونی بفهمی من کی و کجا هستم
من در عرض یه صدم ثانیه میتونم
اومد جلو و با نگاه ترسناکی گفت
همه جا باشم و به همه اسیب برسونم دور صندلی که منو بهش بسته بود چرخید و گفت
عروسکم یه کادو برات گرفته
و یه جعبه رو گذاشت رو پام دست هام رو با پاها رو باز کرد و گفت ببین خوشت میاد
ترسیدم جعبه هه بوی خون میداد خونش تازه بود
ایییییییییییییی چی دارم میگم
ترسیدم در جعبه رو باز کنم
یهو ارتمیس بهم نزدیک شد و گفت
از هدیه عروسکت خوشت نیومد
بازش کن
ترسیدم و درش رو برداشتم که دیدم یه قلب توشه قلبه میتپید خیلی وحشتناک بود چون هنوز ازش خون میومد
ترسیدم جیغ زدم و بلند شدم
ارتمیس خندید و گفت
ترسیدنت بهم قدرت میده میدونی این برای کیه
با ترس و لرز گفتم
نمممیدونمم
رفت قلب رو تو دستش گرفت و با حرص فشار داد و گفت
این قلب پدرته
چی
بیهوش شدم
از زبان کت
همش سعی داشتم برم که نینو نمیزاشت گفتم
نینو ولم کن من خوبم باید برم پیش مرینتم
نه کت نوار نمیشه
نینو رو زدم کنار زخمم رو دوخته بود ولی خون ریزی داشت
رفتم دستور دادیم کل قلمرو ها رو بگردن
هیچ جا نبود
که تابروم گفت کت نوار دنیای انسان ها
ماردلیا هم میخواست با ما بیاد ولی من نزاشتم
رفتم تو دنیای انسان ها
دیدم از مدرسه مرینت صدا میاد رفتم تو یواشکی
اره ارتمیس با زنجیر مرینتم رو به صندلی بسته بود
رفتم جلو و ارتمیس رو زدم بیهوش شد
رفتم سراغ مرینتم جای زنجیر رو کل پوستش بود و خون افتاده بود سرش خونی بود
بقلش کردم و گفتم
ببخشید پرنسسم تقصیر من بود
خواستم بپرم رو پنجره و برم که ارتمیس پام رو کشید و خوردم زمین بخیم باز شد
از زبان مرینت
بیدار شدم دیدم کت داره با ارتمیس میجنگه یهو یه نفر بلندم
کرد هنوز تو حالت خواب و بیداری بودم نفهمیدم کیه سرم رو گذاشتم رو شونش و خوابم بر د
ایا این خواب بود؟
یا خواب ابدی ؟
ا
از زبان تابروم رسیدم مدرسه دیدم کت داره با ارتمیس مبارزه میکنه و مرینت بیهوش رو زمین افتاده گوشه سرش زخمیه
رفتم بلندش کردم تو حالت بیداری و بیهوشی بود سرش رو اروم به شونم تکیه داد و خوابش برد
سریعا از اونجا دورش کردم و بردمش به جنگل
تو جنگل یه پل بود رفتم زیر پل مرینت هنوز خواب بود چه بهتر
ورد اصلی رو خوندم و دروازه زیر پل باز شد با مرینت وارد دنیای وندپایر ها شدیم
سریعا بردمش به خونه خودم گذاشتمش رو تختم و رفتم کاسه دستمال و اب اوردم سرش رو پاک کردم
بعد از نمی کردن زخم سرش پانسمانش کردم
زنگ زدم به مینوس و نینو و دیگو
به همشون گفتم که مرینت پیش منه و باید به کت کمک کنن
دیگو گفت
من به مادرم خبر میدم که دیگو قلمرو ها رو نگرده نینو تو هم به پادشاه اکسون بگو
باشه
مینوس گفت
منم میرم تو دنیای انسان ها کمک کت نوار
باشه
خداحافظ و قطع کردم
از زبان کت نوار
دیگه نمیکشیدم بخیه هام باز شده بود مرینتم غیبش زده بود
مرینتم نیست انگار قدرت منم کم شده من بدون اون هیچم و با زانو خوردم زمین
ارتمیس جلوم وایساد و گفت
این خیلی چرته کت نوار
خیلی چرته
گفتم
هیچم چرت نیست عشق من و اون همیشگی و ابدیه
هه ( صدای مسخره کردن مثلا )
کت نوار تو دل این دختر رو میشکونی ببین کیه که بهت گفتم الان هم جنگ من و تو به درد نمیخوره چون تابروم مرینت رو برد
دست عروسکش رو تکون داد و گفت
بابای کت نوار
خنده شیطانی کرد و رفت
نتونستم خودم رو نگه دارم داشتم بیهوش میشدم که مینوس منو گرفت و گفت
غمت نباشه کت نوار حواسم بهت هست کمکم کرد و راه رفتیم تو مدرسه شیشه ها شکسته بود
کاریش نمیشه کرد
مینوس کمکم کرد و رفتیم تو دنیای وندپایر ها نینو تا منو دید بقلم کرد گفتم
میخوام مرینتم رو ببینم
یه چیزی تو گردنم فرو کرد
رفت عقب دیدم امپول بود گفتم
خیلی نتونستم ادامه بدمش چون بیهوش شدم
از زبان مینوس
به نینو گفتم
نینو نمیشد بیهوشی نزنی بهش
گفت
نه الان دوباره با زخم باز میرفت پیش مرینت بیا کمکم کن این بخیه های باز شده رو دوباره ببندیم
باشه
از زبان مرینت
ادامه دارد...
استراحت ۱۰ لایک قسمت بعد
از زبان مرینت
سرم خیلی درد میکرد با صدای پرنده ها متوجه شدم تو جنگلم چشم هام رو باز کردم دیدم تو یه اتاق پسرونه بود
پنجره های خیلی بزرگی داشت و باز بود چی من رو تختم ؟!؟!؟؟!؟!
اینجا اتاق کیه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
یاد لحظه ای که یه نفر من رو بلند کرد و کت زخمی بود افتادم بلند شدم دیدم یه نفر سرش رو گذاشته رو دست هاش و به تخت تکیه داده
توجه کردم
اون ......... تابروم بود ....... خوابیده یعنی چی من پیش تابروم چیکار میکنم
چیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
نکنه این تخت تابرومه
تو خواب هی اسمم رو صدا میکرد
پاشدم از اتاق رفتم بیرون وای خدا چه کلبه قشنگی از داخل که خیلی خوشگله بزار
واییییییییییییییییییییییییییییییییییی من چی دارم زر میزنم
پیشی کجاس
ای وای
از زبان تابروم
پاشدم دیدم مرینت رو تخت نیست از پله ها رفتم پایین دیدم وایساده وسط کلبه دستش رو گذاشت روی قلبش و اروم گفت
کت
دوید سمت در و در رو باز کرد اومد بره که رفتم دستش رو گرفتم برای چند لحظه به هم دیگه نگاه کردیم نسیم خنکی میومد
از زبان مرینت
ای به خشکی شانس الان که نباید بیدار میشدی بیدار شدی
همین جوری چشم تو چشم بودیم که گفت
مرینت کت نوار حالش خوبه پیش نینو و مینوسه بیا من و تو بریم تو یه خرده دیگه استراحت کن میبرمت پیش کت نوار
رو شو کرد اون ور و گفت
ولی من میخوام الان ببینمش
مرینت خواهش میکنم قول میدم ببرمت باشه
باشه
از زبان کت نوار
شتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت
( بقیه حرف های پیشی توسط ادمین آلن و صدا و سیما سانسور میشود )
نینویه
همین جوری داشتم نینو رو فش میدادم که گفت
کت نوار تابروم میگه مرینت به هوش اومده و تو رو میخواد اگه میشه دست از فش دادن من بردار
باشه نینو بلند شدم برم که یهو یه چیزی به ذهنم رسید
وای نه
حتما ارتمیس بازم سراغ مرینت میره مطمئنم میره
به نینو گفتم
نینو همه پسر های اطراف مرینت و حتی پدرم رو صدا کن میخوام برای محافظت ازش یه
حرفم رو ادامه داد و گفت
میخوای یه جلسه تشکیل بدم ولی کت نوار میدونی که یه روزی مرینت هویتت رو میفهمه
خب این به اون چه ربطی داشت
نمیخوای خودت بهش بگی
اگه بشه میخوام خودم بهش بگم حتی میخوام الان بهش بگم میخوام با هم ازدواج کنیم و ادامه زندگیم رو با مرینتم ادامه بدم
واییییییییییییییییییییییییییییییییییی داداچ خیلی برات خوشحالم ولی لیدی باگ چی میشه
یعنی چی
خب همون جور که من میدونم باید ملکه اکوما ها رو شکست بدید بعد میتونین هویت تتون رو آشکار کنین
اره راست میگی ولی میخوام برم پیش مرینت
نه کت نوار وایسا
از زبان راوی
ولی دیگه فایده نداشت کت رفته بود پیش مرینت که دید تابروم اون رو تو کلبه بقل کرده و بهش گفت
مرینت خیلی خوشحالم بلایی سرت نیومده میدونی چقدر نگرانت شدیم
کت نوار حتی به خاطر تو زخمی هم شد
مرینت بغض کرد ولی هنوز از این که تابروم بقلش کرده بود شکه بود
از زبان مرینت
دیدم کت روی پنجره نشسته و داره ما رو نگاه میکنه گفتم
پیشی تابروم ازم جدا شد و گفت
اوه کت نوار اومدی
کت یه نگاه وحشتناک به تابروم کرد و گفت
بله اومدم مرینتم رو ببرم مشکلی داری
نه
پس دست من رو تو دستش قفل کرد بلندم کرد و از پنجره پرید بیرون
از زبان تابروم
من مرینت رو خیلی دوست دارم ولی اون منو به چشم یه دوست صمیمی میبینه میخواستم براش به اندازه یه دوست باشم ولی نمیتونم
اون کت نوار رو انتخاب کرد
من به انتخابش احترام میزارم
من نمیخوام مرینت اسیب ببینه یا ناراحت بشه برای همین میون کتنوار و مرینت جدایی نمیندازم من فقط خوبی مرینت رو میخوام و این که اون راحت باشه
نینو زنگ زد و گفت
میخوایم ارتمیس رو بکشیم جلسه داریم بیا باشه
باشه
خداحافظ
10 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
13 لایک
عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی
احساس میکنم تابروم یجورایی همون لوکای خودمونه
من عاشق تابروم شدم رفت
خدایی نویسنده خیلی خفنی هستی❤
عاشق داستاناتم
سلام آجی جونم 🍓
ببخشید نیومدم سری نزدم 🌹
سعی کن زیاد با گوشی کار نکنی عزیزم 🍓
اینجوری برات بهتره ولی فکر نکنی از داستانت خوشم نمیاد چرا داستانت رو خیلی دوست دارم 🍓
ولی تو مهم تری عزیزم 💌🌹🍓
ممنون عزی❤