دوستان کسایی که تا اینجا یادشون نمیاد چی شد پارت ۵ رو بخونن🌸🌸
مرینت اروم چشماش رو باز کرد و دید تو ابه ،و دید یک نفر با دم سبز اون رو به پایین میکشه نتونست داد بزنه چون تو اب بود ،بادقت نگاه کرد دید که اون چقدر شبیه ادرینه!اون یک پری دریایی بود!!مرینت نمی تونست تو اب حرف بزنه،پری در یایی مرینت رو بقل کرد وگفت مرینت!!!!!
مرینت صورتش رو دید اون ادرین بود!
مرینت نتونست جلوی خودش رو بگیره و گفت ادرین!واب رفت تو دهنش خواست خفه بشه ادرین :وای ببخشید تو ادم هستی من نباید میوردمت زیر اب چییییی!
توبال داری!!
مرینت داشت خفه میشد ادرین گردنبندی رو در گردن مرینت انداخت و مرینت تبدیل به پری در یایی شد،
مرینت چشماش رو باز کرد:ادرین!تو پری دریایی هستی!تو همزاد ادرین بالای اب هستی یا ادرین معمولی بی بال و دم!
ادرین :اروم باش مرینت اینجا بادنیای واقعی فرقی نداره من همون ادرین معمولی هستم!و تو باید مرینت الکی باشی!چون مرینت اصلی بال نداره!
مرینت :داستان بلندی داره اره من مرینت اصلی هستم
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
7 لایک
عالی بود❤️
بعدی رو زود بذار
منتظرم
ممنون عزیزم تا پارت۱۱نوشتم
مرسی
عالی پارت بعدی رو بذار لطفاً 😊😊
باشه حتما بقیه ی داستان رو مینویسم فقط امیدوارم زود تر منتشر بشه🌸🌸🌸