
حمایت بکنید لاوم💚💚

کوک=چه دختر لوسی بود ولی یخورده قشنگم بود لیانا=رفتم خونه سلام مامان سلام بابا مامان لیانا=سلام دخترم بابای لیانا=خوش اومدی دخترم ایانا=درحال بالا رفتن از پله ها با داد گفت ممنونممم بابااا لیانا=اهففف حیلی خسته ام رفتم لباسامو در اوردم و لباس راحتی پوشیدن( لباس لیانا ) داشتم با گوشی ور میرفتم که خوابم میوند و گرفتم خوابیدم میونگ=فردا باید انتقالی بگیرم برم دبیرستان سه بوم اههفففففف خسته شدم دیگه
(صبح)کوک:بازن با این آلارم صدا خراش بیدار شدم دیدم دارع دیرم میشه رفتم سریع لباسامو پوشیدم رفتم مدرسه لیانا= لباسامو پوشیدم رفتم سر کلاس کوک=بازم این دختر لوس ی کوچولو خوشگل روب رو شدم لیانا=امروز داتش آموز انتقالی داشتیم اسمش میونگ بود میونگ=سلام من میونک هستم از دیدنتون خوشحالم و نشت سر جاش لیانا= من زیاد خوشم از این دختره نیومد زنگ اول زبان داشتیم که دیدم خانم چویی بهم گف ک چون ت زبان خوبع پیش جئون جونگکوک از این به بعد بشین منم گفتم چشم زنگ خورد رفتم سر میزش دیدم سرشو گذاشته رو میز که با ما یکی زدم ب پایه میزش لیانا=یاااا کوک=دیدم یکی زد به پایه میزم و بلند گب یااا سرمو بلند کردم هه همون دخترس که گفتم من از دخترایی که شماره میدن ب..د..م میا لیانا=چییی من ک نمیخوام شماره بدم من اصلا اهل این کار نیسم کوک=خوبب حالا کارت چیه لیانا= خانم چویی گفته از این به بعد ت بایو پیش من بشینی کوک=چرا اون وقت لیانا = اوفففف چقد حرف میزنی فقط برای ابنکه با من زبان یاد بگیری
کوک=باش رفتم پیشش نشستم واییی که چقد لوسهه زنگ خورد و معلم ریاضی اومد هر دو ینی لیانا و کوک سرشونو روی میز گذاشتن و تا اخر بر نداشتن زنگ اخر بود که زنگ خورد همه رفتن خونه هاشون لیانا= از کلاس رفتم بیرون و ب پسره گفتم راسی اسمت چیهه؟ خانم چویی گف ولی یادم رف😐 کوک= جونگ کوک لیانا =اوکی خدافز کوک=خدا... فز وایی که چقد کوک شد ولی خیلی لوسه ( کوک مارو کشتی انقد کفی لوسه لوسهکوک=😐😐)
کوک =رفتم خونه و سلام کردمو رفتم بالا داخل اتاقم خیلی خسته بودن برای همینم خوابیدم بعد از خوابم با بی میلی نشستم تکالیفم رو انجام دادم

واییی دستم خیلی درد میکنه دیگه بقیش برای پارت بعدی ببخشید اگه کم شد
ناظررررر جون تورو خدا شخصی نکن و منتشرش کن لایک و کامنت فاموش نشه
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
فالویی بفالو
بش
پدرت بعد پلیززز
چشم