نوادگان میراکلس24

کریس: بعد لیدی باگ گفت ممنون که پریدی جلوی شرور و نزاشتی بیهوش شم گفتم وظیفم بود بعد یه لبخند زد و رفت منم تبدیل شدم نقابو در آوردم دادم به لیدی باگ ازش تشکر کردم بعد رفتم بیرون ساعت شیش نیم بود نیم ساعت دیگه باید میرسیدم پرورشگاه ولی از اینجا خیلی دور بود بعد یه عالمه تلاش بازم نرسیدم حالا کجا باید بخوابم من رفتم سمت پارک ولی از خلوت بودن زیادش ترسیدم تبدیل شدم رفتم رو پشت بوم یه خونه گرفتم خوابیدم(تو حالت ابر قهرمانی)صبح پاشدم دیدم اونی که تو خونه زندگی میکنه بالا سرمه

با سه چهار تا هلیکوپتر که از همشون دوربین زده بود بیرون تو دلم داشتم به خودم فحش میدادم که چرا تو حالت قهرمانی خوابیدم بعد بلند شدم پریدم رفتم هلیکوپتر ها دنبالم اومدن ولی پیچوندموشون گمم کردن بعدش تو اخبار پر شده بود چشم عقاب رو سقف یه خونه خوابیده بود این چیزا منم اینارو که میدیدم به خودم خندم میگرفت بلند شدم تبدیل به خودم شدم رفتم پارک خودمو زدم به خواب که اگه یه نفر از پرورشگاه اومد دنبال من من اینجا خواب. باشم و همه شک چشم عقاب بودن از من بپره بعد هیچکس نیومد نیم ساعت بعد بن اومد بعد ده بیست دقیقه کیا هم اومد نشست بغلش مشغول حرف زدن شدن منم از دور نگاهشون میکردم

ماریا: فضا رمانتیک بود که مامان بابام اومدن بعد یکی دو ساعت بعد هم عقاب رفت ماهم نشستیم فیلم دیدیم بعد مامانم رفت شامو گزاشت بپزه منم رفتم اتاقم به پنجره نگاه میکردم دلم برا عقاب تنگ شده بود بعد مامانم صدام زد برم پایین شام بخورم(بچه یه چیزی میخواستم بگم اینه که کی فصل 2 سریع و خشن رانندگان جاسوس رو دیده چون تو اونجایی تورتو و دوستاش برای اولین بار وارد خونه خلافکاره میشه اگه دقت کنین به فرم و پله میبینین که خونش شبیه عمارت آگراسته حتما ببینین)بعد شام رفتم بالا که بگیرم بخوابم صبح بلند شدم داشتم با گوشیم ور میرفتم که دیدم اخبار داره خوابیدن چشم عقاب رو ساختمونو شون میده سریع مامانم اینا رو بیدار کردم رفتیم پایین تلویزیون رو روشن کردیم دیدیم. داره چشم عقابو نشون میده بعد وقتی بیدار میشه سریع فلنگو میبنده گم میشه بعد دیدم یه نفر خوابیده رو صندلی پارک اون چشم عقاب بود این همون صورت جذابیه که از در اومدم بیرون دیدم خود خودشه ولی به مامان و بابام نگفتم اون عقابه

اگه خوشت اومد لایک و نظر یادت نره