لایک کن لاوم💚
از زبان لیانا=هاااااااااا(داره خمیازه میکشه) بزم صب شد بایدبرم مدرسه اه پاشدم لباسار مدرسمو پوشیدم( لباس مدرسه لیانا) دیدم ساعت نزدیک ۸ سریع رفتم پایین و از مامانم و بابام خداحافظی کردم امروز روز اول مدرسه بود و سال اخری بودم رسیدم رفتم پیش داداشم جیمین (جیمین برادر لیانا هس ولی اون شب رو پیش دوستش خوابده بوده که زود تر اومده مدرسه) جیمین= منتظر لیانا بودم با دوستم تهیونگ اومده بودم مدرسه ی صندلی هم برای لیانا یعنی ردیف وسط میز اول براش گرفته بودم که اومد
لیانا=اوروم رفتم چشمای تهیونگو از پشت گرفتم منو تهیونگ از سال اول تا الان باهم هم کلاسی بودیم و باهم دوستبم تهیونگ= دیدم یکی اومد جلوی چشامو گرف و گفتم یاا جیمین والم کن لیانا= من جیمینم😂 تهیونگ= یونگی لیانا=نوچچچ😄 تهیونگ = میدونم لیانایی😑لیانا = از کجا فهمیدی🤔 تهیونگ=از انگشتای کوچول موچلت لیانا=یاااا من انگشتام کوکچیک نیس😠 تهیونگ= باش باش جوش نیار ناضر جوننن تورو خدا شخصی نکن و منتشرش کن بزن بعدی ادامه دارع
کوک=رفتم مدرسه کلاس ۱۰۰۴ بودم (همکلاسی لیانا هس و پسر خیلی شیطون هم هس) رفتم وارد کلاس شدم واییی چقد دختر اینجاس😳 ولی خوبه م..و...خ...ش...و.. .ن..و بزنم😂 رفتم نشستم میز اول ردیف دیوار معلم اومد و خودشو معرفی کرد دبیر زبان بود چون مامانم آمریکایی بود و بابام کره ای بود هر دو زبان رو کاملو خوب بلدم زنگ تفریح خورد آخیش خلاص شدم
تمام زنگ رو زدن و زنگ اخر بود دختری که ردیف وسط بود همه هم رفته بودن و منو اون فقط داخل کلاس بودیم که دیدم گف تهیونگاا ویسا منم بیام
کوک= وایی چ دختر لوسی بود
لایک کامنت یاد نره ناضر جوووووووووون ترووووووخدا شخصی نکن و منتشرررررررش کن😭😭😭😭😭😭😭😭😭
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالیییییییی بود بعدی❤💜
عالیه خیلی خوبههههه
بیشتر بنویسسسسسسسسس تو پارت بعدی 🌊✨🙂
باش
پارتبعدیروبزارررر 🙂 ✨🌊
چشم