هری پاتر و فرزند نفرین شده نوشته : جی کی رولینگ ، جک ثورن ، جان تیفانی مترجم : دانیال قاسمی
پرده ی یک ، صحنه ی دو : سکوی نه و سه چهارم
که با بخار غلیظ و سفید قطار سریع السیر هاگوارتز پوشیده شده است .
و شلوغ هم هست ، اما به جای مردمی با لباس های اتوکشیده که مشغول امور روزمره شان هستند پر از جادوگرها و ساحره هایی است که اکثرا ردا به تن دارند و سعی می کنند راهی برای خداحافظی با فرزندان دلبندشان پیرا کنند
آلبوس : همین جاست .
لیلی : وای !
آلبوس : سکوی نه و سه چهارم .
لیلی : کجان ؟ اینجان ؟ نکنه نیومدن ؟
هری به رون ، هرمیون و دخترشان رز اشاره می کند .
لیلی با سرعت به سمت آنها می دود .
لیلی : دایی رون ! دایی رون !
رون در حالی که لیلی را در آغوشش بلند می کند
رون : پاتر مورد علاقه ی من این جاست .
لیلی : اون وسیله ی شعبده بازی رو برام آوردی ؟
رون : تو در مورد " نفس دماغ دزد ثبت شده ی فروشگاه لوازم جادویی ویزلی " چیزی شنیدی ؟
7 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
3 لایک
لیلی خیلی نمکه>>>
عالیییی😍
من منتشرش کردم کتابش رو هم دارم عالی بود
عالییییی.
من قبلا خونده بودمش ولی بازم دوست دارم 😂🤝
ممنون که دوباره خوندیش 💛💙💚❤
های^^🍦
میدونستید یه کافه تاسیس شده؟🥤
اصمش کافه رویا هس!😽🍰
حتما تشریف بیارین 😐👌🏻
-مدیر کافه
حتما به کافه رویا سر می زنم
من اینو کامل خوندم خیلی خوبه بعضی جاهاش از هیجان سکته میزدم😐🗿💔
من خودم یه ساعت تا صفحه 119 خوندم هنوز وقت نکردم برم کامل بخونمش
من یکی دوسال پیش بود کامل خوندمش از برنامه طاقچه به صورت پی دی اف😅هر کتابی که بخوای داره خیلی خوبه 👍