سلام دوستان عزیزم😚 اینم پارت 22🥺 امیدوارم خوشتون بیاد😀 بابت روحیه های پارت قبل هم ممنونممم☺☺ ناظر عزیزم من درستش کردم لطفا رد نکن دیگه🥺😓 لطفااااا
میرا: داشتم دنبال فیلیکس میگشتم که دیدممممممم فیلیکس ماریتا رو ب؟غ&ل کرده 😬🤯 خیلیی ناراحت شدددم برای اینکه اونا متوجه من بشن لیوان رو انداختم زمین که شکست و فیلیکس حواسش به من جلب شد فیلیکس: نقشم داره خوب پیش میره مطمئنم میرا هم خیلی خوشحال میشه{خیلی 😒} که صدای شکستن لیوان اومد دیدم میرا با صورت ناراحت و عصبا.نی داره بهومن نگگاه میکنه فهمیدم.......... حسودی کرده گفتم: آ میرا ؟ تو.....اینجا چیکار میکنی ؟ میرا: خب راستش .....اممممم مرینت: خوبی ؟ چیزیت که نشد ! میرا: نه خوبم فقط یکم اعصابم بهم ریخته بود نمیدونم چی شد لیوان از دستم افتاد همین مرینت: اها باشه تو دست نزن من به المیرا میگم تمیز کنه [ المیرا خدمتکارشون هست] امیلی : نخیر ! مرینت: خاله؟ شما......اینجا چیکار میکنید؟ امیلی : خونه خودم هست نمیتونم بیام ؟😒 مرینت: البته که میتونید فقط........ امیلی : حرف نباشه ...... المیرا: ماریتا خانم من تمیز میکنم امیلی: المیرا تو دست نزن! ماریتا خودت تمیز کن !!! مرینت: سرم رو انداختم پایین و اروم گفتم ...چشم امیلی: المیرا تو برو استراحت کن المیرا: ولی خانم..... امیلی: همینی که گفتم ......... زود باش برو المیرا: چشم خانم مرینت: خببب...... فیلیکس .. میرا شما میتونید برید میرا: میخوای بهت کمک کنم؟ مرینت: نه لازم نیست خودم درستش میکنم خاله گفت من تمیز کنم پس میکنم{ قربونت برم🥺}
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
54 لایک
عالی بود💙
💖🥺
از بهترین گذشته
❤❤😊
حرف نداشت😁❤👌🏼
چ ج اره حتما بزار
ممنونممممم😍
گذاشتم 🧡💜
وای برم بعدی عالی عالی عالی عالی عالی
😍🥰
سلام عالی بود;-)
ج چ:آره اگه دوست داری بذار:-)
مرسی عزیزم ❤
چشم حتما ☺
خواهش میکنم آره لطفا درست کن:-)
واییییی فک کنم شرایط کامنت هم کامل شد😍
بل بل 😉 مرسی از کامنت های قشنگت
رفتههه
سر
حوصلم
اههههه