از زبان مرینت
ملکه و همه اومدن رو برف ولی من همچنان دست هام میسوخت رو به ملکه زمستون گفتم
من ............ من چرا این جوری شدم
لبخند زد و گفت
عزیزم قدرت دخترمه دخترم دادتش به تو منتها چون اومد جلو و دوباره دست هام رو تو دست هاش گرفت و گفت
چون تو قدرت اتش رو داری دست هات میسوزه بهش عادت میکنی
بعد بهم گفت
حالا سعی کن برف ها رو ذوب کنی همه رو برف بودن
دستم رو گرفتم بالا و دیگه هیچی نفهمیدم
از زبان کت
مرینت دستش رو گرفت بالا و رنگ چشاش کامل ابی شد در عرض یک ثانیه تمام برف ها رو ذوب کرد بعد خورد زمین و بیهوش شد
با نگرانی رفتم نشستم و گرفتمش تو دستام همه دهن باز نگاهمون میکردن رو به ملکه زمستون و ماردلیا کردم و گفتم
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
4 لایک
پارت بعد 😐🤌
کجای عالمی 😂بیشتر ۶ پارت گذاشتم ازش
خب بعدی 🙂😐🤌
چقدر عالی 🥺🤣🤌