سلاممممممم من اومدم با قسمت دوممممممممم لطفا اگه از این داستان خوشتون اومده به دوستاتون هم معرفی کنید.ممنون. این قسمت رو صحیح و غلط میزارم. فقط صحیح رو بزنید. خب چرا منتظرید؟ برید ببینید چی شددددددددددددد
الینا:تو تتتتتتتتتتتتوووووووووووو الکساندررررررررررر!!!!!!! الکساندر:بعله پرنسس الینا؛ بعله. دوباره به هم رسیدیم و این دفعه دیگه مال خودمی.( شما الان:😱😱😱😱چییییییییییییییی؟؟؟؟؟؟؟😱😱😱😱
الکساندر به کسایی که باهاش بودن دستور داد: دستاش و چشاشو ببندین و با سر به مکس اشاره کرد. بعد پوزخند زد و رو به آتنا جونمون کرد و ( چون من نویسنده م بهم اجازه میده😌 😌 😌 😌 ولی گفته شما هم میتونید بهش بگید آتنا چون خیلی مهربونه❤️ ❤️ ❤️ ❤️ (اینو خودم گفتم ها!!)
خب الکساندر روش رو کرد سمت آتنا و گفت: آتنا من نمیفهمم تو واقعا از چیه این خوشت اومده.(الان شما: آتنا؟؟؟؟ مگه اون کیه آتناست؟.من: کیش بوده در اصل.خب نگران نباشید توضیحات کامل رو خدمتتون اراعه خواهم داد.!!!!)ولی مهم اینه که دیگه دستش بهت نمیرسه عزیزم.!!
بعدم بهش گفت ببخشید قشنگم. و با یه چوب محکم زد تو سر آتنا تا بی هوش شد.(بچه ها بنظرم اگه قراره الکساندر بهش بگه آتنا ما همون الینا رو بگیم خیلی هم بهتره!!!!!!!!)
8 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
1 لایک
این قسمت خیلی خوب بود ببخشید دیر خوندمو نظر دادم به خاطر درسام چند روز بود که وارد تستچی نشده بودم واردش که شدم ولی فقط ادامه داستانمو مینوشتم.
به هر حال خیلی قشنگ بود به نظرم داستانت هیچ مشکلی نداشت
ممنونننننن عزیزمممم
من تا قسمت چهار رو گذاشتم قسمت پنج رو هم امروز یا فردا میزارم دیگه ببینیم کی منتشر میشن.
عالی عالی عالی
ممنون