4 اسلاید صحیح/غلط توسط: سوزان :) انتشار: 3 سال پیش 101 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
ناظر هیچ چیز بدی نداره...منتشر کن...لطفا🥺❤
خب بریم سراغ داستان....
سلام من کیم بیونگ ملقب به وین هستم.
اه خدا باید خونه رو ترک کنم ولی اخه من م... من که جایی رو ندارم. عه اصلا چرا باید پدرم از این قانون مضخرف پیروی کنه. اره من بچم اما بیشتر از سنم میفهمم بقولی به من میگن نابغه. اشکالی نداره حداقل میتونم کار هایی که دوست دارم رو بکنم...
خدمتکار: اقای وین دکتر برای معاینه شما به اینجا اومدن... بگم بیان داخل.
وین:بگو از اینجا برن لطفا
دکتر: اقای وین من دارم میام داخل
وین: گفتم....همین که میخواستم صحبت کنم دکتر اومد داخل.
دکتر: اقای وین چند بار بگم من باید مراقب سلامت شما باشم بعد هم من میرم تا با پدرتون صحبت کنم شاید که دست از این قانون مسخره برداشتند....هنوز حرف دکتر تموم نشده بود که اشک از چشمم سرازیر شد و با بغضی که داشت خفم می کرد گفتم...
(با داد) دکتر من نمیخوام کسی از مریضیم با خبر بشه و اینکه اگه به پدرم بگید من رو زنده نمیبینید و تمام حالا هم برید بیرون چون میخوام استراحت کنم.
اون شب من تا صبح اشک ریختم... صبح روز بعد من با تمام وجودم حاضر بودم برای رفتن همه جارو نگاه کردم کل کاخ رو گشتم اما پدر و مادرم نبودن که یک دفعه خدمتکار گفت: اقا و خانم به نیویورک برای تفریح رفتند.
وقتی خدمتکار این رو گفت شروع کرد به گریه کردن
وقتی این رو شنیدم حس کردم که قلبم صد تیکه شد دیگه اختیار اشک هام دستم نبود... حس کردم من رو مثل یک کاغذ باطله دور انداختن....
سوار ماشین شدم اون ماشین من رو به.....
به مکانی که قرار بود در اون جا زندگی کنم برد رسیدم... ماشین وایساد پیاده شدم.
دیدم اینجا بیشتر شبیه به یک اتاق داغونه تا یک خونه.
رفتم تو وسیله هام رو چیدم.
وسیله های من شامل چند تا کتاب درباره خوانندگی و مهارت های رزمی،چند دست لباس و گیتار زیبای ابیم میشد.
قبل از اینکه حرکت کنم دکتر یک کیف دستی بهم داد که شامل کلی قرص میشد.
خیلی گشنه بودم اما هیچی توی خونه پیدا نکردم برای همین لباس پوشیدم رفتم بیرون که کار پیدا کنم.... ای خدا اخه کی به یک پسر 5 ساله کار میده اوففففففف... به یک رستوران رسیدم رفتم داخل
صاحب رستوران یک فرد بسیار مهربان بود.
وین: ببخشید قربان میشه من رو اینجا استخدام کنید
صاحب رستوران: پسرم بشین یه چیزی بخور به نظر گوشنه میای
وین: من پولی همراهم ندارم امممم اگه بذارید براتون کار کنم هم پول درمیارم و هم میتونم غذا بخورم
در کمال نا باوری صاحب رستوران قبول کرد و بعد گفت...
صاحب رستوران: پسرم تو چه کاری بلدی.
وین: من اشپزی،تمیز کاری و حسابداری بلدم
صاحب رستوران با چشم هایی گرد شده به من خیره شد و....
گفت: عزیزم تو این همه کار رو از کجا یاد گرفتی؟ اصلا اسمت چیه؟
وین:من همه این کار هارو از توی کتاب ها یاد گرفتم من وین هستم و 5 سالمه
مدیر رستوران: پسرم بگو 98×145 چند میشه
وین: امممم میشه 14,210 :-)
مدیر رستوران با چشم های از حدقه زده بیرون گفت: تو برای شغل حسابداری اینجا استخدامی.
من از خوشحالی بال در آوردم ولیـــــــی اونقدر ضعف داشتم که از حال رفتم
وقتی بیدار شدم سرم به شدت درد میکرد نه تنها سرم بلکه قلبم هم درد میکرد انگار درد کل وجودم رو فرا گرفته بود. ناخواسته اشک میریختم و گریه میکردم. خوشحال بودم اما یک لحظه با خودم گفتم من کجا هستم اینجا کجا است که ناگهان صدای در توجه من رو به سمت خودش جلب کرد.....
مدیر رستوران: سلام وین حالت چطوره انکار خیلی ضعف داری بیا این سوپ رو بخور و از همین الان کارتو شروع کن.
وین: ببخشید من چه مدت هست که بیهوشم.
مدیر رستوران: از دیشب تا حالا... پسرم نگران نباش بعد از خوردن سوپ بیا پایین و کارت رو شروع کن.
وین: بله چشم خیلی از شما ممنونم.
صاحب رستوران به بیرون رفت یک حسی به من میگفت اون من رو میشناسه چون پذیرفتن یه پسر 5 ساله توی رستوران غیر طبیعی بود....پارت بعدی داستان اصلی شروع میشه...تا آخر برو شرایط پارت بعد رو گفتم ✨
4 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
10 لایک
هعییی جالب بود
سیلااااام چخبرررر من همون سارا هستم که به سانا مشهور بودم ... جانگ کوک ما.مور مخ.فی 🥲💖 ..... اکانت به اکانت شدن من تمومی نداره 😂💔
سلام.... میتونم ی سوال بپرسم؟ شما سوزان رو چقد و از کی میشناختید؟
حدود ۲ سال . اون دختر خوبیه ، مهربونه . تا همین حد . ببخشید شما ؟
همینجا باهاش اشنا شدید درسته؟ سوزان برادری هم داشته؟
من...یکی از دوستاشم اگه ببینی پایین تر هم با خودش حرف زدم... فقط اینو بدونید من ب این اطلاعات راجع به سوزان نیاز دارم....
ببخشید من نمیتونم بدون اجازه ی شخص ، اطلاعات اون شخص رو به کسی بدم 🌸
اجییییی پارت بعد حیحی🌚✨💜
مرسی ...چشم💜🥺
اره اجو🥲💔
اشکالی ندارد 🥺❤️
الان پیدات کردم آجی❤️✨
ارمیتا 🥲💔
قلبممم ...کجا بودی آجی؟؟؟🥺❤️
باز اکانتت پاک شده بود🥺💔
اجی سوزان من تویی🥲🥲
من یادم نمیاد...اسمت چی بود عزیزم 🌼🤍
اجی خودتی 🥲
سلام 🥺🤍
راستییییی مجدد 🤣🤣🤣
hello 82 ا یتیز رو ببین و جررررررر بخور آجی 🤣💖
باشه اجی...ممنون 😂✨🐥
سلام اجی جونم خوبی؟
کجایی؟؟ ❤
پسسسس تا میتونی جرررر بخور 🤣💖 ... بهترم عاجیییی 💖 تو خوب باش ، منم خوب میمونم 💖🌸
خدا را شکر که خوبی 🙂❤
💖💖💖💖💖💖💖💖💖
سلام ی سوال داشتم
ببخشید شما سوزان رو از کی و چقدر میشناختید؟
راستییییییی بهتریییی درد نداریییی به درسات رسیدیییییی آرتا دیگه قلقلکت نمیدههه ؟؟؟ 😅😅😅
اره بهترم...درد نه تا الان که نداشتم ❤... چرا هر وقت ناراحتم قلقلکم میده 🥺😂
خدارو شکررررررررر 💖💖💖 . خب بگو نکنه ، اگه از شدت خنده غش کنی من چجوری دستمو به داداشت برسونم ؟ 😐 ... تو هم ناراحت نباش ! بی خود میکنی ناراحتی 😐 . آتشم باش از حجت اشرف زاده یا قرص قمر ۲ از بهنام بانی یا داینمایت از بی تی اس یا وینتر فالز از استری کیدز یا ثن ایکس ایکس از ایتیز یا بومبایاه از بلک پینک یا سمفونی از کنارتیم رو گوش کن 😁🤣💖 ... البته سمفونی هنوز منتشر منتشررررر نشدهههههه نقملنبنیمقم
باشه🥺❤
💖💖💖
فقط میشه حرفاتونو توی ( ... ) بذاری ؟ آخه قاطی میشه 😅💖
یعنی حرفا شون رو توی پرانتز بزارم؟؟
بعععلهههههه نا خداااااااا 😁💖🤣💖
باشه چشم ❤
چشمت بی بلا 💖