سلام🥰 زیاد وقتتو نمیگیرم👌
اتاق ا.ت}}
از خواب پریدم.بازم همون کابوس لعنتی. فکر کنم بازم جیغ و داد کردم.با باز شدن یهویی در به سمت در برگشتم که با چهره نگران پسرا مواجه شدم.یه لبخند تلخ زدم که انگار اتفاقی نیوفتاده .اما انگار ولکنم نبودن._ فک نکن با اون قیافه ولت میکنیم میریم.+خب که چی😒میخوای چیکار کنی🙄×هیچی فقط پیش خواهرمون از این به بعد میخوابیم همین😏+جااااان😶چی میگی جونگ کوک. +چانیول تو هم ؟؟؟_اره+😤😤 حالا کجا میخوابید×رو تخت پیش تو ×جونگ کوکککککک. خلاصه همه رو تخت خوابیدیم.(اهم اهم منحرفان عزیزم😌اینا خواهر برادرن لطفا فکرای اهم اهم نکنید لطفا ☺)
5 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
2 لایک
مرسی . داستانت خیلی جذاب لطفا ادامه بده .
مرسی از این انرژی مثبت
حتما
من مانده ام تنهای تنهاااااااااااااااااا
آقا خیلی داستان خوبه
اصلا نمیشه با حرف گفتش
حتما
حتما
حتما
حتما
حتما..ادامه بده ☺️
ممنون بابت این انرژی مثبت
به خاطر تو ام که شده ادامه میدم🥰
مرسییییییییییییییییییییی😁🥰