بالاخرههه بعد کلی امتحان و درس من برگشتم😂 ممنونم که تا اینجا صبوری کردین🫂 بریم برای شروع فصل جدید: علامتا: ته بوم+ (اکانت قبلیم پرید)
《۵ سال بعد》 " با کفشای پاشنه بلند زردش و لباس زردی که پوشیده بود توی فرودگاه خیلی به چشم میومد.(استایل ته بوم 👆) عینک آفتابیشو برداشت و موهای بلندشو از صورتش کنار زد. بیرون فرودگاه یه تاکسی گرفت." راننده: کجا میرین خانم؟ + کمپانی هایب. راننده: چشم. " ته بوم توی راه از راننده پرسید: کمپانی هایب الان چطوره؟ راننده: کمپانی خیلی معروفیه. + گروه بی تی اس چی؟ راننده: همون گروه معروف؟ اونا سال پیش دیسبند شدن. خبرش همه جا پخش شد، ندیدین؟! " حس کرد صدای راننده از جای دوری میاد... آروم زمزمه کرد: دیسبند شدن؟ راننده: بله. خیلی برام عجیبه که نمیدونین. " چرا انقد حالش بد بود؟ همیشه میدونست که بالاخره روزی این اتفاق میفته ولی... " راننده: رسیدیم خانم. + ممنون. 《کمپانی》 + دفتر مدیریت کجاست؟ منشی: بفرمایید. " ته بوم رفت داخل اتاق. از صحنه ای که میدید تعجب کرد. با لکنت گفت: م... مین یونگی؟!
8 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
12 لایک
ادامه نمیدی؟
شاید نه
چرااا؟
ترو خدا ترو جان اعضای بی تی اس ادامه بده
نوشتمش.. کامله
فقط حال تایپش نیست🌚
نوشته ام ب در نگاه میکنم
دریچه اه میکشم....
خب تایپ جوانننن
خودت بیا تایپش کن
چجوری؟
اگه بگی واقعا میکنم این کارو
ببخشید من تازه داستانت رو پیدا کردم از کجا اول داستان رو بخونم منظورم فصل 1 هست
من اکانت قبلیم پریده و متاسفانه فصل یک موجود نیست🙂💔
عالیییییییییی
خسته نباشی
حیف بقیه ش پاک شده دلم میخواد دوباره پارتای قبلو بخونم 😂
هیع🌚
هعی واقعا هعی
راسی اجی میتونی یه دو سه تا صحنه بزاری توش ؟ نمیگم خیلی بد باشه ها ولی خب😐😐
تیتچی تستای کیپاپمو منتشر نمیکنه🙂
چرا انقدر خوبه 😭😭😭😭😭الان تو میای قلب شکسته منو جمع کنی ؟! 😭💜💜💜
سلاااام آجیییی دلم برات یه ذره شده بود
منم 🥺❤️
🫂🥲♥️🥺
بدون خوندن این داستان نمیتونم ادامه بدم😐💔
جمن شیییییییییییییییییییی یونگیااااااا نامجونااااااا همهتوننننننن🤧😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭خواهر به فداتون که ناراحتین😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭
خواهر.. چه زیبا🥲♥️