
سلام اومدم با پارت جدید نمیدونم شاید کم بنویسم ولی دیگه پارت قبلی زیاد بود ✨
@بیایین عکس بگیریم ... دوربین رو اماده میکنم برید وایستید برای من جا بزارید همه رفتن کنار تا تهیونگ بیاد پیش ملینا و یه طرف ملینا اون وو بود اون طرف @ لبخند بزنید [ رفتم پیش ملینا و عکس انداختیم ] نامجون : حالا شما رو فوت کن جیهوپ : اولش ارزو کن & باشه چشمام رو بستم و ارزو کردم «میدونم هیچوقت نشون ندادم ولی من عاشق تهیونگ شدم اولش اینجوری نبودم ولی چند روزه که صداش و لبخندش و حرف زدنش دلم رو میلرزونن امیدوارم که اونم دوستم داشته باشه و همه کسایی که اینجا هستن و خانواده ام و تمامی مردم همیشه سالم و خوشحال باشن و غمی تو دلشون نباشه» چشام رو باز کردم و فوت کردم _ چه آرزویی کردی که اینقدر طول کشید یهو تهیونگ و اون وو باهم گفتن «آرزو رو نمیگن » _ باشه فهمیدم اقا 😐 بعد همه خندیدیم 😂
∆ الان کیک رو بِبُر &باشه @ وایستا تا عددی که دوست داری بشمریم بعد بِبُر ..... حالا کدوم عدد رو دوست داری &ده ... یه جواریی روز تولدمه همگی باهم : ۱..۲..۳......۷..۸..۹....۱۰ هوراااا &( کیک رو بریدم و بعد اومدیم کیک 🍰 رو بخوریم ) اومدیم نشستیم هر کسی داشت با یه نفر صحبت می کرد چون ایسان. تازه اون وو رو دیده بود داشت باهاش حرف میزد تهیونگ هم از فرصت استفاده کرد و زود اومد نشست پیش ملینا &(نشسته بود که که تهیونگ اومد پیشم قلبم یهو شروع به تند تند تپیدن کردن)
🌿مکالمه دو نفری تهیونگ و ملینا🌿 @میدونستی عدد مورد علاقه منم ده هستش؟ &واقعا .... یه جا هایی شنیده بودم ولی همه یه چیزی میگن @فکر کنم الان درست ترینش رو شنیدی😉 & اهوم راست میگی @امروز چطور بود؟ & واقعا جلسات حضوری فرق میکرد چون من فقط صداشون رو داشتم و وقتی اون وو رو دیدم حس کردم تنها نیستم چون ... تو فکر کنم درک کنی @اره میدونم اولین باری که یه جا میری تنهایی خیلی سخته ادم یه حسی داره مخصوصا تو شهر دیگه ای .... از این به بعد اگه یه جایی با اون حس داشتی میرفتی بهم بگو با هم بریم تنها نباش & مرسی ..مشکلی نداره .... یدونه ازت سوال داشتم
@بپرس & اون روز وقتی خونه رو جمع جور میکردم یدونه تو اتاقت در دیدم که باز نشد فکر نکنی قصد بدی داشتم ولی برام سوال پیش اومد که اون در پشتش چیه @ میخوای بهت نشون بدم ...بیا بریم {چون همه یه طرفی بودن متوجه رفتن ملینا و تهیونگ نشدن} &هیجان زده ام ...(رفتیم اتاقش و بعد ) @فکر کنم به غیر از خودم اولین نفری باشی که بهش نشون میدم ... در رو باز کرد ... &وای این جا خیلی خوبه... بهترین بخش خونهاس (یه اتاق کوچیک بود که یه سمتش پر از کتاب بود و سمت دیگه ست گیمینگ ) @اره از نظر منم & دو تا از چیزایی که خیلی دوست دارم @گیم بازی میکنی ؟ &اره بیشتر پی اس 5 و کالاف و فری فایر و فوت نایت و پابجیو... اینا
@یه روز با هم بازی میکنیم. &خیلی خوش میگذره ..... بریم پیش بچه ها @باشه .... در رو قفل کنم یا نه؟ & نمیدونم ولی اگه ایسان و کارا بفهمن اینجا جای قبل نمیشه😂 @باشه پس بینمون بمونه😂 ✨همه پیش هم🌿 +نظرتون چیه باهم یدونه بازی کنیم تا شب همینطور وایستیم حوصله مون سر میره @خوبه ...باشه ^ چی بازی کنیم ؟؟. شوگا : جرعت و حقیقت #من یک فکر دیگه ای دارم چطوره دونه دونه وایستیم چشم هامون رو ببندیم و بعد یه نفر یه چیزی دست اون طرف بده بعد باز کنه و اگه ریکشن داشت جرعت و حقیقت رو بپرسیم ازش ∆اوه خیلی هیجانی شد
✨🌿{علامت کارا+/ آیسان# /ملینا&/ جیمین∆/ تهیونگ@/ جین _ / جونگ کوک ¶ / چا اون وو ^}🌿✨ ¶کی شروع کنه جیهوپ : از بزرگ به کوچیک _ خب منم بس اون وقت ......همینجوری شروع کردم به بازی و بعد نوبت به تهیونگ رسید چشماش رو بست نامجون: حال چی بزاریم جلوش ؟؟ ۰&یواشکی به نامی گفتم : هات چاکلت دوست داره ؟ نامجون : خیلی زیاد ...بزار جلوش مطمئن هستم ریکشن میدن & باشه خواستم بپرسم چون به مطالب اعتمادی نیس رفتم هات چاکلت اوردم گذاشتم جلوش تا دستاش نسوزه خیلی داغ بود ¶باز کن چشات رو .....پایین رو نگاه رو میز @....اوووو...هات چاکلت!! ∆باختی ...جرعت یا حقیقت @انصافه؟! ..... حقیقت نامجون: به ما یه چیزی بگو که نمیخواستی بدونیم اکثرمون @همه چی رو که میدونین ...چی بگم _ یه حرف از اسم کسی بگو که تو این جمع دوستش داری ولی بهش نگفتی؟؟ @امم.....ن کوکی: بیشتر ما که ن داریم @ای کیو نامجون رو قرض گرفتم😂 و همینطور بازی کردیم و رسید به من که چشمام رو بستم #هی تهیونگ تو برو جلوش وایستا ...بایسشی شاید ریکشن داد @من؟!😦. شوگا: اره تو برو وایستا رفتم جلوش وایستادم + ملینا چشمات رو باز کن 🤍از زبان ملینا و تهیونگ 🤍 &چشمام رو باز کردم و دیدم که جلوم
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
بهترین داستانیه که تو عمرم خوندم به خدا خیلی استعداد داری! برو کتاب بنویس😁💓
خیلی خوب بود .. خسته نباشی♡
عالیییییی منتظر پارت بعدی هستیم
عالیییییی پارت بعدد
مرسی بعد شرایط میزارم