10 اسلاید صحیح/غلط توسط: a.b.s انتشار: 4 سال پیش 488 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
اینم قسمت پنجم پرهیجان امیدوارم خوشتون بیاد
از زبان مرینت : چی مامان من یه برادر دارم......از زبان آدرین من خواهر دارم چطوری میشه اصلا مگه میشه من تا ۱۶ سالگی نفهمیده باشم و مرینت هم نفهمیده باشه که بابام گفت چی مرینت همونی که از من خواهش کرد تو بیای حواسم نبود گفتم نه نه اون پیش من نیست فقط دیدم اونم تو راه رو تعجب کرده همچین فکری کردم که
از زبان مرینت مامانم گفت تو براد داری که شنیدم آدرین گفت من و مرینت دوست معمولی هستین نه جور دیگه و من تو راه رو دیدمش که من عصبانی شدم گفتم چی کت نوار که از زبان آدرین پدرم گفت صدای چی بود گفتم بعدا بهت میگم و قطع کردم
از زبان گابریل(پدر آدرین) : چی آرین دوست دختر داره🤩😍 باورم نمیشه حالا بعدا به حسابش می رسم ولی مرینت چی گفت تموم کن کت نوار یعنی پسر من کت نداره که بیهوش شدم و ناتالی اومد وقتی به هوش اومدم دیدم ناتالی کنارمه گفت خوبین ارباب گفتم آره اره خوبم وگفتم اگه مرینت میگه آدرین کت نوار اگه این راست باشه یعنی مرینت هم لیدی یا نه
از زبان مرینت: بعد از اینکه ها و زدم آدرین گفت مرینت منظورم این نبود که من با گریه از هتل رفتم بیرون کنار پل همونجا داشتم گریه میکردم
از زبان آدرین ندیدم مرینت رفت بیرون که من رفتم دنبالش دیدم کنار پل هست گفتم مرینت اینجا چکار میکنی گفت,من دیگه نمی خوامت گفتم مرینت بزار اشک ها تو پاک کنم من حواسم نبود به پدرم گفتم تو کنار من ی بعد بخوطر اینکه نمیخواستم فعلا پدرم گفت نه اینهافتم مرینت گفت چطور هرفتو باور کنم گفتم هر کار تو بگی انجام میدم نمی خوام دیگه بین من و تو مشکلی پیش بیاد مرینت گفت تا ابد به من دروغ نگر گفتتم باشه رفتیم هتل
من قسمت قبل چند ساعت پیش نوشتم نمی دونم کجا بودیم پس می ریم زمانی که رسیدیم پاریس از زبان آدرین م رفتم خونه به پدرم گفتم خواهرم کجاست گفت تو اتاقت تا چند روز که اتاقش مرتب بشه پیش تو می مونه رفتم تو اتاق که از زبان الینا(برادر آدرین) : دیدم آدرین اومد پریدم تو بغلش گفتم داداشی سلام دلم برات تنگ شده گفتم سلام خواهر من نمیدونستم خواهر دارم گفتم حالا فهمیدی گفت ببخشید من اسمت نمی دونم گفتم من الینا هستم خب می بینم عاشق شدی اونم عاشق کی دختر کفشدوزکی گفت خب بهش هم رسیدم گفتم مبارکه ولی هویتشو میدونی گفت اره و اونم میدونه گفتم چی چی اگه اون هویت تو میدونه یعنی تو کت نوار هستی گفتم چی اشتباه شنیدی من کت نوار هستم که گفت میدونم هستی اعتراف کن گفتم باشه بابا ولی چیزی بهش نگو چون نمیخوام بفهمه تو هویت منو میدونی از زبان راوی:,بریم خونه مرینت از زبان مرینت : وارد شدم دیدم مامان و بابام تو خونه ان گفتم سلام اونها سلام کردم گفتم این برادری که ازش خبر ندارم کجاست گفتن منظورت آنتونی هست گفتم پس اسمت آنتونی چه اسم قشنگی تو اتاقت تا چند روز که اتاقش مرتب بشه هست رفتم تو اتاق گفتم سلام آنتونی گفت سلام مرینت کوچولو گفتم خودت لوس نکن فقط یک سال ازم بزرگتری چشم آبجی گفتم داشتم تو اتاقت چرخ میزدم دیدم با یکی از دوست های صمیمی ام آشنا شدی و عاشقش شدی گفتم آره ولی آدرین دوست تویه 😯گفت آره گفتم آره عاشقش بودم چه نقشه هایی می کشیدم ولی گفت چی تو دیگه اون نمیخوای آدم به این خوبی گفتم نه بابا اونم عاشقم شده به هم رسیدم گفت مبارکه مبارکه البته کت نوار هم عاشق منه کدوم انتخاب کنم گفت هر دو گفتم هر دو شون که یکی گفت چی چی گفتی آدرین کت نداره گفتم نه گفت فهمیدم چی گفتی گفتم آره اون کت نداره و منم لیدی باگم میخوام این بهت بگم چون میخوام قراره با کت نوار بریم ۲ میراکلس گم شده در
پاریس پیدا کنیم و بیاریم واسه تو و خواهر آدرین گفت چی آدرین خواهر گفتم اونم مثل من دیروز خبر شد گفتم پس من و خواهر آدرین هم باهاتون میایم گفتم باید ازش بپرسم و رفتم به به کت نوار زنگ بزنم
آدرین جواب داد گفتم میتونی ساعت ۴ بیای اسفل با کت نوار گفت در خدمتم بانوی من گفتم لوس نشو خداحافظی کردم ساعت نگاه کردم دیدم ساعت ۳:۳۰ هستش سریع آماده شدم رفتم برج ایفا گفتم سلام کت گفت چطوری لیدی گفتم آدرین من یه سوتی به برادرم دادم آدرین هم گفت منم همینطور گفتم من حواسم نبود به آمدنی که گفته بود دوستت گفت چی چی آنتونی مدل معروف آلمانی و یکه از دوست های صمیمی من برادر تویه گفتم آره و گفتم من بهش گفتم که تو کت نواری گفت چی چی چطور تونستی گفتم خب بعدش که گفتم گفتم که خودم هم لیدی باگم چون باید تا حدود یه هفته دیگه کار ارباب شرارت رو تموم کنیم گفت باشه و ادامه دادم و باید به همه بگیم کی هستیم منظورم همه ابد قهرمانان هستش و باید به همشون معجزه گر داد گفتم من میخوام به خواهرت اسمش چیه گفت الینا گفتم اگه قابل اعتماد هست باید ببریم ۲ معجزه.گر گمشده میراکس در پاریس پیدا کنیم و به الینا و آنتونی بدیم ..از زبان آدرین: گفتم به نظرم خوبه و اونها هم با خودمون برای پیدا کردن بیاریم گفت فکر کنم خوب باشه فردا واسه پیدا بریم گفت آره
فردا از زبان آنتونی دیدم مرینت خوابه بیدارش کردم گفتم بدو بریم صبحانه بخوریم و بریم دنبال میراکلس ها چون خداشکر امروز مدرسه تعطیل هست بعد صبحانه رفتیم دنبال آدرین با الینا اومد من عاشق آدم چشمای سبزش شدم از زبان الینا دیدم اون همون برادر مرینته و چقدر عشقه رفتم از زبان راوی : البته الینا هویت مرینت میدونه از زبان آدرین : رفتیم دنبال میراکلس های گمشده که معجزه گر اسب آبی و ربات تکنولوژی پیدا کنیم رفتیم حدس میزدیم تو اطراف شهر باشه چون اگه تو شهر بود احتمالا کسی پیداش میکرد رفتیم تو بیرون از شهر کلی کلبه دیدیم گشتیمشون ولی چیزی نبود
یه تپه شنی دیدم بعد که رقت کردم دیدم یه دست گیره اونجا رفتم بازش کردم یه در مخفی بود بقیه صدا زدم رفتم تو کلی تله تیر میخ و ... بود رد شدیم دیدم ۲ تا جعبه بود آنها را برداشتم دادم آنیتا و آنتونی اونها برداشتم اسم کوامی اسب آبی که مال آنیتا بود سانی بود و کوامی تکنولوژی که مال آنتونی بود نانی بود پیداشون کردیم رفتیم خونه هامون
صبح از زبان مرینت: بیدار شدم بعد از مدرسه یکی شرور شد همه رفتیم تا باهاش بجنگیم از زبان راوی : قدرت اسب آبی(الینا)ساخت سریع هرچیزی وقدرت تکنولوژی (آنتونی) تبدیل به ربات قدرتمند و پرتاب ۳ موشک است از زبان مرینت م رفتیم شرور خیلی ضعیف بود ما فقط میخواستیم الینا و آنتونی جنگیدن رو یاد بگیرند بعد از شکست رفتیم خونه استراحت کردیم و نقشه کشیدیم برای
خب این قسمت تموم شد قسمت بعدی و بعدیش جذاب و پر هیجان هست لطفا دنبال کنید و در پارت بعد آنچه در قسمت بعد خواهید ببینید
آنچه در قسمت بعد خواهید مرینت: وای این شرور چقدر.قویه ....کت نوار : لیدی باگ نه و خودمم نه......آنتونی : من و آلینا هم عاشق هم شدیم.......الینا : ببخشید نتونستیم کمکتون کنیم ........مرینت : تو اسمت چیه گفت نمیدونم فکر کنم آدرین بود بود چی شده چرا ما هیچی از گذشته یادمون نمیاد گفت فکر کنم اون حافظمون پاک کرده .......کت نوار اینبار ارباب شرارت میخواد خودش حمله کنه
10 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
4 لایک
سلام
خوبی؟
داستانات تا این پارت عالی بود
ادامش رو بزار
ممنون