این قسمت چهارم است امیدوارم خوشتون بیاد
از زبان مرینت: از خواب بیدار شدم دیدم که آدرین صبح همه آورد و خوردم رفتم بیرون از هتل که آقای داماکلیز گفت امروز هر جا میخواین می تونید برین فردا با ما می رین من و و آدرین رفتیم بیرون گفتم آدرین بریم بستنی بخوریم هر چه به بستنی های آندره نمی رسه رفتیم خوردیم که یهو یه نفر به اسم تبدیل شونده بود شرور شده بود
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
4 لایک
نظرات بازدیدکنندگان (3)