
خلاصه که یه ماشین با سرعت اومد و دقیقا همون موقعی که سایشیکا داشت میرفت و..... شروع - صبر کن سایشی وایسا+من و معاف کن و برو یه ماشین اومد - سایشیکااااااااااا نهههههه + توووووووووووو😱😱😱😱 - /آسارا از جلوی چشای سایشیکا گذشت و گفت = بهت گفته بودم مواظبتم و به قولم عمل کردم / - و رفت جلوی ماشین 🥺..... +نهههههههه اسارااااااااااااااااااااااااااا /دادزد/ خلاصه ماشین به آسارا خورد و اونا به سرعت بردنش بیمارستان + آقا خانم لطفاً اجازه بدید منم باهاتون بیام - متأسفم اما نمیشه خانم 😞😔+ اون این جا کسی رو نداره فقط من و داره خواهش میکنم...
من و ببخش آسارا در حق تو بدی کردم 🥺 تو به حرفت عمل کردی و مواظب من بودی اما من چی؟ ما قرار بود هر دومون از هم مواظبت کنیم حالا اگه من از دستت بدم چجوری به زندگیم ادامه بدم 😭 فکر میکردم قراره اونجوری از هم جدا بشیم اما الان این جوری .... آسارا امیدوارم هرچی زودتر حالت خوب بشه و دوباره برگردی و من و ببخشی البته اگر هم نبخشیدی اشکال نداره چون حق داری 😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭 فقط فقط و فقط و فقطططط هیچوقت فراموش نکن از همون موقعی که باهات آشنا شدم تا به الان از صمیم قلبم /دوستت داشتم و دارمم تا ابد //// سایشیکا حرفهای قلبش و به آسارا زددد
چرا چرا چرا اسارا خوب نمیشه ... خدایا من دیگه خسته شدم ،😭😭😭😭😭😭😭😭😭 بعد از 2 ماه بعد بازم آسارا تو کما بود یه شب تو همون شبا من خیلی خسته شده بودم و خوابم میومد تصمیم گرفتم برم خونمون و یه ذره بخوابم مامان - هنوز حالش خوب نشده ؟ + نه مامان من دیگه خسته شدم این کابوس کی قراره تموم بشه - نگران نباش دخترم من مطمئنم زودی حالش خوب میشه + این زودی یعنی به اندازه 2 روز نه 2 ماه - باید به خدا توکل کنی 🙃 + باشه مامان ممنونمم- برو بخواب دخترم خسته ای + من برم خدافظ همون شب یهو تلفن خونمون به صدا در اومد + بله بله بفرمایید؟ - سلام شما خانم سایشیکا کی سو جا *فامیلش * هستید ؟-بله آقا خودمم /خیلی ترسیده بودم چی میخواست بگه یا خدا 😭😞/ - لطفاً به بیمارستان تشریف بیارید + اتفاقی افتاده آقا - بهتره خودتون تشریف بیارید ببینید +یا خدا اون قرارع چی بگه نکنه حال آسارا بد شده ای خدا کمکم کن خلاصه با عجله خودم و به بیمارستان رسوندن که...
که یهو دیدم دکتر آسارا جلوی در بیمارستان منتظرم وایستاده.... + آقا آقا چی شده لطفاً بگید - متأسفم خانم سایشیکا ما تمام تلاشمون و کردیم و ایشون .... نتونستن به حال اولیه خودشون برگردن ووووو + وووو چیییییییی - تسلیت میگم !🥺 + نه.... نه نه نه نه نه نه نه این امکااااااااااان ندارههههههههههههههههههههههههههههههه / با فریاد ❗/ نههههههههههه
- آروم باشید لطفاً این جا بیمارستانه خانم + چجوری ازم انتظار داری آروم باشم من اونو از دست دادم میفهمی از دست دادم 😭😭/با گریه / من و ببرید پیشش لطف کن من و ببر پیش اون - باشه خانم بفرمایید از این سمت وقتی وارد اتاقش شدم دیدم روی یه تخت خوابه اره از اون همون خواب عمیقا عمیقِ عمیق فکر کنم درسته واقعاً دوست نداشت برگرده حالا من مونده بودم و یک عمر عذاب وجدان 💘 اره اره میدونم عذاب وجدان خیلی سخته خیلی خیلی سخته .... 🙂 اما .... چاره ای نبود باید خاکش میکردم....
با چشم های اسکی رفتم خونمون در و زدم + در و باز کن مامان ... - سلام سایشی چیزی شده چرا گربه کردی چرا آنقدر دیر اومدی به من بگو دخترم😳 + مامان ! از اون چیزی که میترسیدم اتفاق افتاد و .... - چی دخترم در مورد چی حرف میزنی + مامان ! مامان من آسارا رو کشتم ..... من اونو از دست دادم - چی چی چی داری میگی آسارا آسارا نه !... + اتفاقا اره مامان اره اگه لجبازی های من احمق نبود الان اون این جا بود کنار من و من دیگه یک عمر تنها با عذاب وجدان خودم نبودم کیفشو گذاشت رو مبل و رفت توی اتاق خواب و در بست و چراغ و خاموش کرد ... مادرشم روی مبل نشسته بود و به اتفاقات فکر میکرد ....🥺🥺😞😞 اره خیلی سخت بود اما سایشیکا به کل شوکه شده بود مغزش و فکرشو ذهنشو از دست داده بود ... مثل این که شده بودم سایشیکای قدیمی ..... اما اشکالی نداره باید باید باهاش رو به رو بشم 🙂💘 و با این تیری که توی قلبمه. باید زندگی کنم اونم یک عمر 💘💘/منظور عذاب وجدان/ نصفه شب بود که یه فکری به سرم زد و ....
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
🌠🌠 اوک ولی منتظر فصل 3 باشید ب زودی میاد
چرا کشتیش عه😐💔 اینکارو نکن با قلبم(🙂
ببخشید دوستم باید یکم به داستان جون بدیم 😊👍❤️
اوهوم
🌹😁
فالو
ممنون🚨😁🌿🎠🏄🚨😅🛬
🌹😁
فالو