من بهت نیاز دارم💜 پارت5

آون آون اعضا بی تی اس بودن 😍 😍 😍 3 تا ماشین دم در بود ماشین رایا و کوکی ماشین تهیونگ که فقط خودش بود و یکیش هم جیهوپ، نامجون، شوگا، جین و جیمین بودن 😀 😀 😀 😀 £ برو الیکا تو ماشین تهیونگ اون وقتی خبر ازدواج تو رو شنید دوم نیاورد و قبل از همه به فکر نجات تو بود 😊 النا آمد آون بایسش جیمینه آون رفت پیش جیمین تو ماشین بقیه پسرا رفتیم خونه رایا و کوکی آنجا که رسیدیم #حالا برنامه چبه رابرت و عمو فوری منو پیدا میکنن 😕 £ ما قرار که. .. علامت تهیونگ ₩ ) ₩ میشه من بش بگم؟ ؟!! ( از زبون کوکی ● ) ● اره ته ته اتفاقا خوشحالتر میشه. ₩ ما قرار فردا صبح همه با هم به همراه تو به سئول بریم 😁 باورم نمیشد من من واقعا قرار به کره برم اونم اونم با رایا و تهیونگ و کوکی و بقیه پسرا ااااااا 😀 😀 آون شب تا صبح نتونستم از شدت انتظار بخوابم و به پشت بو رفتم و تا ساعت 3 آنجا بودم هوا سرد بود

تهیونگ اومد پیشم با به پتو بنفش بی تی اس و دوتا ماگ قهوه لته😻 من خیلییییییییی قهوه دوست دارم میتوانم از 100 کیلو متری بگم قهوه چیه😊😊 ₩ میشه بشینم؟ #اره چرا که نه من از آون ادما نیستم که تو رابطه با پ س ر ها استرس بگیرم و خیلی راحت ارتباط برقرار میکنم☺ ₩ چرا نخوابیدی؟چیزی شده؟ #نه، فقط تاقت انتظار رو نداری 😖 ₩ منم اینجوریم منم نخوابیدم😟 #خوب پس درکم میکنی ₩ اوهوم، راستی تا حالا سئول اومدی؟ #اره 5 سال پیش موقع ازدواج رایا و کوکی♡من عاشق سئولم😊 ₩ خوشحال که تو شهر مورد علاقت زندگی جدید رو با آدمی جدید شروع میکنی 😆نه با آون پسر رابرت و عمو بدجنست😡 #اوهوم پتو رو کشیدم رو خودم چون خیلی سردم بود😧 ₩ سرده ؟ #اره قهوه رو هم خوردم گرم نشدم😞 بعد یکدفعه بقل کرد و گفت الان گرمت میکنم ☺ همنوازی تو بغلش خواب برد.....

صبح حول حوش ساعت 6 بود £ سلام سلام پاشید ببینم میخواهم بریم الان پرواز میره ها بعد سئول خداحافظ رابرت سلام #باشه بابا رایا خوب بلدی منو بترسونی ها😂 ₩ ساعت چند من که عجله ندارم وسایلم جمعه الیکا هم براش قرار آنجا وسایل جدید بخریم پس ما دوتا آماده ایم😆 ●ته ته بدو بیا کمک وسایل رو ببر تو ماشینت ₩ مال کی رو؟؟؟ ●مال عمه منو خو مال الیکا دیگه اسکل😂😂😂😂 ₩ اومدم 😁😂😂😂😂😂 £ الیکا برو تو ماشین تهیونگ النا تو هم تو ماشین جیمین پسرا دیگه هم با لیموزین بیاین من هم با کوکی😊 همه گفتیم چشم لیدر رایا😉😂😂😂 رسیدیم فرودگاه و پرواززززززززززز توی هواپیما همه با بچه ها عکس میگرن و از ته ته و موچی در مورد ر ا ب ه ط ه من و النا میپرسیدن😆 من ته ته کلی تا آنجا خوش گذروندیم آهنگ گوش دادیم فیلم دیدیم و خوابیدیم هر کی به به کاری مشغول بود بجز شوگا از اول تا آخر خواب بود 😂😂😂😂😂😂 و به سئول رسیدیم....

بله بله اینم از پارت 5 منتظر پارت بعدی باشید لایک برسه به 5 و کامنت 10 پارت بعدی رو گذاشتم 😊 بهم انرژی بدید ها💜💜💜💜💜💜💜