6 اسلاید صحیح/غلط توسط: BTS&ARMY انتشار: 3 سال پیش 106 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
خوب بچه ها از نظرم خودم دیر شد ولی ی چیزی این بار حتما تا نتیجه برید میخام بگم از این به بعد چه روز هایی میزارم
دوستون دارم💜 خوب بریم شروع کنیم
خانم لی گفت بچه ها دوتا دانشجو جدید داریم احتمالاً برای اتاق 241 بودن اخه اونجا دونفر رفتن و حدسم درست بود
اونا دوتا دختر بودن یکی به نام می چا و یکی دیگه هه جونگ
خانم لی وقتی ام هه جوگ رو اورد یکی که کنار جین بود سه متر پرید هوا اون دختره هم همین طور بعد اومد پیس اون پسره و گفت داداش جونم دلم برات تنگ شده بود جین :وای کوک نگفته بودی خواهر داری (فهمیدید دیگه هه جونگ خواهر کوکه) کوک:وقط نشد تهیونگ داشت ریز ریز میخندید که یهو کوک گفت ساکت جین گفت چی شد ته تو میدونستی یهو یکی از اون پسرا گفت خجالت اوره که به ما نگفتی بعد هر هفت تاشون زدن زیر خنده
بعد اون دختره می چا اومد پیشم و گفت میشه این جا بشینم ا/ت:البته از زبان می چا:نشستم و پرسیدم اسمن گه ا/ت:من ا/ت هستم و شما که می چا می چا:اره😅 از زبان ا/ت:داشتم با می چا حرف میزدم دختر خوبی بود ولی بعد یهو این سوک با شتاب اومد سمتم بلند شدم و گرفتمش ا/ت:چته این طوری میای کل خوابگاه رو گذاشتی رو سرت این سوک:ببخشید ولی کلاس دیر شد بدو منم خاستم برم دنبالش که دیدم جین کلاس رو پاک یادش رفته(یاد کلاس انلاین ها افتادم که کلان یادم میرفت کلاس دارم ولی بعد روستام میگفتن یادم می اومد😐😑😐😑😐) این سوک:چی شد بیا دیگه ا/ت:میگم به نظرت بهتر نیست به جین بگیم بیاد این سوک:وای اره بهتره بگیم و خودش رفت دور بودن صداش رو نمیشدیم ولی بعد جیم اودم و بدو بدو دوید من و این سوک هم پشت سرش
خانم لی گفت بچه ها دوتا دانشجو جدید داریم احتمالاً برای اتاق 241 بودن اخه اونجا دونفر رفتن و حدسم درست بود
اونا دوتا دختر بودن یکی به نام می چا و یکی دیگه هه جونگ
خانم لی وقتی ام هه جوگ رو صدا زد یکی که کنار جین بود سه متر پرید هوا اون دختره هم همین طور بعد اومد پیس اون پسره و گفت داداش جونم دلم برات تنگ شده بود جین :وای کوک نگفته بودی خواهر داری (فهمیدید دیگه هه جونگ خواهر کوکه) کوک:وقط نشد تهیونگ داشت ریز ریز میخندید که یهو کوک گفت ساکت جین گفت چی شد ته تو میدونستی یهو یکی از اون پسرا گفت خجالت اوره که به ما نگفتی بعد هر هفت تاشون زدن زیر خنده
بعد اون دختره می چا اومد پیشم و گفت میشه این جا بشینم ا/ت:البته از زبان می چا:نشستم و پرسیدم اسمت چه ا/ت:من ا/ت هستم و شما که می چا می چا:اره😅 از زبان ا/ت:داشتم با می چا حرف میزدم دختر خوبی بود ولی بعد یهو این سوک با شتاب اومد سمتم بلند شدم و گرفتمش ا/ت:چته این طوری میای کل خوابگاه رو گذاشتی رو سرت این سوک:ببخشید ولی کلاس دیر شد بدو منم خاستم برم دنبالش که دیدم جین کلاس رو پاک یادش رفته(یاد کلاس انلاین ها افتادم که کلان یادم میرفت کلاس دارم ولی بعد روستام میگفتن یادم می اومد😐😑😐😑😐) این سوک:چی شد بیا دیگه ا/ت:میگم به نظرت بهتر نیست به جین بگیم بیاد این سوک:وای اره بهتره بگیم و خودش رفت دور بودن صداش رو نمیشدیم ولی بعد جیم اودم و بدو بدو دوید من و این سوک هم پشت سرش
رسیدیم توی کلاس و استاد داشت درس میداد استاد :شما سه نفر فکر نمیکنید خیلی زود اومدین حالا ا/ت و جین نه ولی تو این سوک تو رفتی و اومدی این سوک:ببخ..... جین تقسیر من بود استاد: چی جین: این سوک و ا/ت دنبال من میگشتن من یادم رفته بود کلاس داریم از زبان جین:من دروغ گفتم چون برای من معتل شدن البته دروغ هم نبود یک جورایی حقیقت بود ولی بر خلاف تصورم استاد جور دیگه ای برخورد کرد استاد: افرین که حقیقت رو میگی پسرم حالا هم هر ستاتون بیاد سر جاتون(شما رو که چه عرض کنم منم جا خودم😐)با چشم های 1234567890987654321212345667898764321 شده سر کامین نشستیم سیع کردم خیلی دل به کار بدم ولی این دختره که اون ور مینشت نمیزاشت ه ب من رو گناه میکرد وحرف میزد یم دقیقه تا زنگ تفریح مونده از بیان ا/ت: دیدم می یونگ هی داره جین رو نگاه میکنه جینم اصابش خورد میشه 30 ثانیه مونده همه وسایلمون رو جمع کردیم و رفتیم تو راه رو این سوک وای دیدی جین چکار کرد ا/ت:بیشتره برای کار استاد جا خوردم این سوک:اره هیچ وقت ای جوری نبوده از بان جین: رفتم بیرون و دنبال پسرا گشتم ولی پیداشون نکردم ترسیدم که شاید اون دختره که انگار اسمش هم می یونگ بود بیاد پس تسمیم گرفتم برم پیس ا/ت میدونم هر جا اون باشه نمیاد توی را رو راه میرفتم که دست یکی روی شونم بود این دست رو میشناسم دست یونگیه😍
دست خودم رو روی دستش گذاشتم (چه دست دو دستی شد😐) و بغلش کردم گفتم داداش یادی از ما بکن یونگی تنها نبود کوکم بود یونگی ببخشید هیونگ ولی خوب دیگه این جوری شد درسا زیادن(این الان ما یم تو تستیچی همیشه همه میگم درسا زیاده🤣) کوک:چطوری هیونگ و دست داریم جین: خوب چی شدن اومدین پیش من اومدین یونگی:دوتا خبر داریم جین: هر کدوم یم دونه بگید بعد خندیدیم
بعد ده دقیقه جین:خوب چه خبر هایی
خوب اول این که اون دوتا دختر جدید توی اتاق 241 یعنی اتاق ما هستن جین:شما دوتا هم اتاقی بودین یونگی:اره جین:که این طور کوک خلاصه همین جین:همین یونگی: اره کوک: حالا میشه ی سوالی بکنم جین: اهوم کوک: تو به... ام ولش کن ج یم باشه هر جور راحتی
خوب خوب اینم از پارت 5 خیلی دوستون دارم حمایت کنید بای بای💜💜💜💜💜💙💙💙💙💙💚💚💚💛💛💛🧡🧡🧡❤❤❤
6 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
8 لایک
آجی کجایی؟
دلم رات تنگ شده
پارت بدی بد نیستا
فوق العادهههههههههههههههههههه بوددددد
چرا پارت بعدی نمیاد
بیا اینجا عزیزم اینجا گذاشتم
بچه ها پارت بعد رو اینجا گذاشتم بیاد اینجا تو این اکانت ادامه میدم
عالی بود
فالویی بک بده
پارت ۵ هم امیدوارم بیاد
خیلی خوب بود افریننننن موفق باشیی")♡
ممنون پارت بعد اینجا
چرا پارت یعد نمیاد
پنجشنبه میاد
اومده بیاد اینجا
بابا زودتر میگفتی مردم آنقدر گشتم تا پیدات کنم
عالی بود ادامه بده
باش ممنون