ناظریییی منتشر کنن
تو ماشین تهیونگ داشتیم با اسلی میرفتیم سمت خونه جیمین سرعت ماشین 150 تا بود من فقد از شدت ترس هر سه تا صندلی های عقبو چسبیده بودم اسلیم هی میگف ته اروم برو ته!
اما خو ته انگار کر شده بود سرعتو هی زیاد میکرد بدتر
نمیدونم چرا خبر بارداری سلین انقد تهیونگ عصبی کرده بود 😐
رسیدیم خونه جیمین تهیونگ ماشینو نگه داشت درو باز کرد رفت بیرون اما نبست درو اسلیم بدو رفت دنبالش منم درارو بستم و رفتم
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
15 لایک
خیلیییییی عالی بود♥️♥️
فداتشممم💚
خدانکنه🥺💕
من ناظرش بودم
عالی بود
فالویی بفالو
مرسیییی ازت💜
عالی اجی
فدای تووو💚
خدا نکنه اجی🥺🙃💜
عالییییییییییییییی
مرسیییی 💜