هلو گایز ❤ من دخترعموی اِما هستم یه هفته نبودم رفته بودم مسافرت اما هم درگیر امتحاناش بود نتونست داستانش رو بزاره اما الان من از مسافرت برگشتم و یدونه امروز فردا شاید ولی پس فردا حتما میزارم
(اول بالا رو بخون) تو راه بودیم که یهو به ادرین گفتم: اول بریم دکتر.. ادرین: چرا؟ مرینت: میخوام برم پیش یکي از دوستام.. ادرین: فک کردم سرگیجه داری یا دل درد داري🤧😢 مرینت: 😐خیلي باحال فاز افسردگي میگیري😹 _مر. ض:|.. از زبان ادرین: مري رفت و بعد 45 دقیقه اومد سوار شدیم حرکت کردیم سمت خونه.. تا موقعی که رسیدیم خونه هیچکس حرف نزد.. رسیدیم پیاده شدیم اما میا پیاده نشد.. رفتم درو باز کردم دیدم خوابه... میا رو بغل کردم و مرینت درو باز کرد بردیم تو گذاشتیم تو اتاقش...(خب گایز اتفاق خاصي نمیوفته پس میریم فردا صبح از زبان مری)
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
17 لایک
عالیییییییی
چالش : یه کافی شاپ یا رستوران یا برج ایفل
ممنون
اشتباهه
پارت بعد رو بخون متوجه شی♥
عالیییی
ممنان=) ❤🤧
جچ=من چه بدونم
لطفا سریع پارت بعدی رو بزار تا دق مرگ نشدم
باشه فردا ایشالا😁❤
🥰😍
عالی بود💖
ممنون🤍
میبرتش کنار بستنی انده یا مدرسه یا باغ خونشون یا..................... برج ایفل
هیچ کدوم😑❤
😑
فوق العادههه
مرسیییی💕
برو تست اخرم لطفا
اوکی
اره دیدمش
عالی بود ♥
مرسي✨❤
داره میبرش اوممممممممممم
اوممممممممممم
اوممممممممم
نمد والا
خودت بگو😇😂
😂❤
نمیشه داستان لو میره=/