سلام
از بون سُو ا/ت مونده بود چیکار کنه صداش کردم گفتم ا/ت ا/ت یهو افتاد کف خیابون 🥺🥺🥺
بردم خونشون بعد ۵دقیقه بهوش آمد گفت کار من نبوده من اصلا دخترتون رو نمیشناسم سو :این چرتو پرت ها چیه میگی دختر بلد شو دختر مامانت وسایلو جمع کرد فکرکنم موقع خداحافظیه🥺😉ا/ت خدافظ مواظب خودت و هانک باش سوُ حتما 😉زنگ بزنی ها یادت نره خدافظ از زبون ا/ت با سو خدافظی کردمو رفتیم بیرون شهر تو راه بودیم که برام پیامک امد گوشیمو درآوردم کوک بود نوشته بود :
سلام🥺
میگم داری میری 💔
آخه ساعت ۲زهره 😔
چون خودت گفتی ۲زهر میرین😓
میخواستم...میخواستم بگم مراقب خودت باش 😉
ا/ت اوخی ع ع چی دارم میگم منم براش نوشتم
سلام🙂
آره دارم میرم😔✋
آری آری 😔🙂
باشه مراقب خودم هستم ممنون
توام مواظب خودت باش 😉
بعد از چند دقیقه به سوُزنگ زدم بعد از ۲تا بوق برداشت همیشه کارش همینه بعد ۲بوق برمیداره داشتم با سوُ میحرفیدم که یهو خوردیم به یه ... 😱😱💥
میشنیدم که سوُ داشت میگفت :آجی ا/ت حالت خوبه چیزی شد آجی آجی لطفاً جواب بده ا/ت ا/ت
ا/ت:باید هر طوری شده خودمو به گوشی برسونم کشون کشون خودمو به گوشی رسوندم با صدای خراشیده گفتم :خوبیم چیزی نشده که یهو انگار از هوش رفتم 💔😓صدای یه پرستاری رو میشنیدم که میگفت بهوش امده انگار بیمارستان بودم دکتر گفت چیزی یادت هست گفتم هیچی از گذشته یادم نمیاد حتی حتی مادر پدرم کی هستن فقط یادمه که کنار دریا افتادم و تصادف کردیم یهو یه زن امد تو اون انگار پرستار نبود زن گفت :اون ..اون بچهی منه من:ج...ج...جان م ...م...مادرمی زن :آره و تو بچه ی منی من :دکتر کی مرخص میشم دکتر ۳روز دیگه از زبون کوک :وایسا یه بار دیگه بهش زنگ بزنم جواب نمیده وای وای وای ا/ت الان کجاست چرا زنگ نزد جِعُون :چرا خودتو خسته میکنی ۱۰۰۰۰۰۰۰۰بار دیگه هم زنگ بزنی جواب گو نیستتت بابا خون سردیتو حفض کن اون الان داره خوش گذرونی میکنه و به هیچی هم فکر نمیکنه اه اه تو چه دوستی داری اه اه م.س.خ.ر.ه. اینم شد دوست ن.گ.ت.ر. ا.ز.ت.و «بچه ها اینو الان جدی نگیرید کوک خواننده نیست اینجا هیچ شقلی نداره ولی دوست داره پلیس شه دوستشم با ا/ت است»کوک ساکت امدی هم دردی کنی 🥺یا قضاوت بروبیرون جِعُون:ببخشید بابا 😒کوک برو بیرون جِعُون:بزار دیگه ع ع 😒کوک نفهمیدی چی گفتم برو بیرونننننننن جِعُون:باشه باوا رفتیم بای از زبون کوک :یه بار دیگه به ا/ت زنگ زدم جواب داد کوک ««با داد خوش حالی جواب دادد😆»»جِعُون:یهو پرید تو اتاق عع جواب
دادکوک:😒💔برو بیرون
جِعُون:باشه کوک الو ا/ت سلام شما؟ کوک نشناختی کوک :😓دوستت تو دانشگاه همونی که همیشه با سوُ دربارش حرف میزدین ا/ت چی میگی برای خودت من اصلا دوستی ندارم بعد قطع کرد کوک:قلبم با این حرفش خورد شد💔صدای تیکه تیکه شدن های قلبم رو میشنیدم جِعُون:اوه اوه اوه چقدر قلب تیکه تیکه شده جارو و دمپایی داری تیکه های قلبت پامو نبره 😂کوک برو حوصله تو رو ندارم جِعُون:باشه باشه کوک:از روی صندلی میز تحریرم بلد شدم انگار قلب نداشتم 💔😓
هی صدای ا/ت که میگفت :من اصلا دوستی ندارم برام پلی میشد داشتم دیونه میشدم جِعُون:بیا اینو بخور آروم میشی یه مواد سبز رنگی داد کوک میخوای منو بکشی ؟ جِعُون:نه این یه جور م.ع.ج.و.ن هست کوک :وا توضیح بده ببینم بعد بخورم جِعُون ولی گیاهی هست زیاد بعد با انگشت اشاره کنار سرشو چرخودکه یعنی
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
5 لایک
اولین تستی که منتشرش کردمممم😍😍😍😍😍عالیه زود زود بزارش❤🧡❤🧡
اوخی چشم گلم