
ناظر عزیز و محترم لطفا منتشرش کن🙏💕
ادرین صداشوکمي پاي.ين اورد و گفت:ديگه باهم چي.کار ميکردين؟ منم نشستم کنار ژاکلین و اون سرشو يکم بالا اورد و گفت:هيچکار. ادرین گفت:راستشو بگو. _فقط همين بو.سه.(اهم اهم ادرین اقا خودتون با کلرا خانم نا.مزد نبودین ولی دوست بودید و به پدر و مادرتون هیچی نگفتی.ژاکلین تو شاهد مرینتم که شاهد بید 😐☕)ادرین گفت:ل.ب دادن بو.سه است؟منو مری که اينهمه مدت باهم بوديم يک بار اين کار رو نکرديم که تو آش.غ.ال کردي! چه دليلي داشت اينو به ژاکلین بگه..چه دليلي داشت ژاکلین از روا.بط ما خبر دار بشه....ژاکلین طوري نگام کرد که حا.لم از زندگيم بهم خو.رد. ادرین دوباره خواست توي صورت ژاکلین بکو.بونه که من بلند شدم تا دستش رو بگيرم ولي سرعت عم.ل اون بيشتر بود و دستش روي صورتم فر.ود اومد..( ج.یغغ بچه ها با:🥿سر ادرین)
سو.زش....دا.غي...خش.م..حسايي که من داشتم تو اون لحظه. ادرین در طول يک روز تونسته بود دستم رو ز.خمي کنه..و دوبار توي گو.شم بزنه و ل.ب.م رو..دستم رو روي جايي که ز.ده بود گذاشتم . ادرین که هنوز تو شُ.ک بود گفت:واي چي شد؟ و منو توي بغ.لش گرفت...همونطور صا.ف توي بغ.لش بودم سرم روي سي.نش بود.دستم روي گو.نم ..و اون دست ديگم پايين..ادرین روبه ژاکلیم گفت:الان ميام به ح.سا.ب تو ميرسم..بايد همه چي رو براي من کامل توضيح بدي و همونطور که من تو بغ.ل.ش بودم دست.ش رو روي کمر.م گذاشت و به اتاق ادرین باز گشتيم..همين که وارد شديم..اولين قط.ره ا.شک از چشمم اومد.
خودمو ازش ج.دا کردم و رفتم ل.ب.ه ي تخت..سرم را روي زانوهام گذاشتم و خواستم از در.دي که داشتم جي.غ بزنم.. ادرین اومد کنارم روي تخت نشست خودمو کنار کش.يدم. ادرین اروم و با ل.ح.ن مهربوني گفت:ببخشيد . نگاهش نکردم..ببخشيد گفتن اون نميتوست د.ر.د من رو خوب بکنه.. ادرین خودشو نز.ديک تر کرد و گفت:نبايد جلوم ميومدي. _امروز 3بار عصبا.ني شدي و هر 3بار منو زد.ي! _مری نميخواستم جلوي ژاکلین تورو بز.نم. _فقط چون جلوي ژاکلین بوديم.
ادرین دس.ت.شو برد پشت گر.دنم و سر.مو توي سي.ن.ش فر.ود اورد و گفت:اگه قو.ل بدم ديگه اين کار رو تکرار نکنم. سرمو اوردم بالا و خي.ره شدم تو چشا.ش و گفتم:چرا به اون گفتي که ما تا حالا همو بو.س نکرديم؟ _حواسم نبود عصبا.ني بودم... _هميشه تو اوج عصبا.نيت همه چيزاي خصو.صي تو ميگي. _نه. اينو گفت و بوسه اي به موهام زد...و با يک لحن مهربوني گفت:برم پيشِ ژاکلین. _اگه نميز.نيش برو..اخه دستت خيلي سنگ.ينه.
ادرین بلند شد و گفت:بيرون نيا...باشه؟اگه مامان اينا صدات کردن مثلا خوابي. _چرا؟ _چرا؟ _ميخوام سورپرايزشون کنم _سورپرايز براي چي؟ _براشون کادو خريدم. سرمو تکون دادم .ادرین دستشو روي دست گيره گذاشت. _ادرین. چرخيد و گفت:بله. _فقط باهم حرف بزنيد؟ خنديد و گفت:باشه يکي از کتابامو برداشتم و روي تخت دراز کشيدم و مشغول درس خوندن شدم...نميدونم اين مامانش اينا چرا اينقدر ميخوابيدن..ساعت نزديک 9 بود که ادرین اومد پي.شم..يعني 2ساعت داشت با ژاکلین حرف ميزد. درو باز کرد و گفت:خسته شدي؟ _نه.
اومد کنار تخت نشست و گفت:بازم براي زد.ن متا.سفم و خ.م شد و گو.نم رو بو.سيد..بازم همون نسيم خنک معروف توي د.لم پي.چيد..ادرین بهم قو.ل داد که ديگه دست ر.وم بلند نکنه..در.کش س. خ.ت بود که اين قدر راحت منو ز.د. ادرین:باورت ميشد تو عمرم تا حالا هيچ ز.ني رو نز.ده بودم. _که با اومدن من اين تجربه رو کسب کردي _راستي تو براي مهموني مارسل نميخواي لباس بخري _يک نا.مزدی خودمونيه.. _به هر حال بايد يک لباس خوشگل بپوشي....ز.نِ من بايد بدرخشه.... لبخندمو قور.ت دادم..ادرین گفت:مامان اينا رفتن بيرون ..تو هم اين جا نشين بيا بيرون يک چيزي بخور..ژاکلین هم حا.لش الان بهتره. _چي بهش گفتي؟ _اولش دعو.اش کردم و بعد چيزايي گفتم که بتو.نه پ.س.ر رو فرام.وش کنه. _ادرین _بله.
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
چرا پارت ۸۴ نیومده:(
پارت های اول رو کجا میتونم پیدا کنم
پارت های اول اسمشون فرق داره
سرچ کن شا.هزا.ده ع.ش.ق تو گوگل نزن داخل تستچی بزن میاره
تو گوگل بزنی اهنگ میاره واسه همین البته اگه به اخرش تستچی اضافه کنی میاره
عالیییییییی عالیییییییی اجی
گر جان به جان من کنی پارت بعد رو موخوام 😂
سیر نمیشوم ز بی پارتی تاب و توان من پارت بعده 😂😂😂
نظری به حال ما کن تا روم به سمت کویت
دیوانه تر از دلم نیست تا شود اسیر رویت ( روی پارت بعد 😂 نمیشد چی دیگه بزلرم قافیه خراب میشد )
قابل توجه پارت بعد عزیز 😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂
( این کامنت کاملا جنبه فان داشت !!!!😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂 ولی واقعا چه سمی خود حمید هیراد بیبنه منفجر میشه 😂😂😂😂😂)
خدایي خیلي اهنگشو خوب هم قافیه کردی😂❤
تو مسابقه شعر داستان شاهزاده عشق هم خیلی باحال در اوردی😹❤
واقعا 😂 مرسی
بعدی بعدی بعدی من بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بع بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی
اجي پارت بعد رو گذاشتی؟
دعا کنید ۳ تا امتحان فردام خوب شه......
ایشالا 20 میشي♥:)))
من تموم شد امتحانام
قصد گذاشتن اون داستانی کن یک ماه پیش قسمت ۱۱ گذاشتیش نداری 😐😑😑😑😑😑😑😑😑😑😑😑😑😑😑😑
کدوم؟ ع.ذ.ا.ب ع.ش.ق ؟ یا تنا.سخ دوباره ما؟
هردو
پس بعدی کی میاد چشم به پروفایلت موندم 🙁
میزارم.
اجی پس چی شد
میزارم