صبح که شد رفتم پیش تیپر ازش پرسیدم چرا هیچ وقت همو ندیدین یا چچرا باهم قرار نمی زارین ؟ گفت گفتم که بهت شوهرم باهاش بد رفتاری میکرد و هیچوقت نمیزاره من برم بیرون گفتم خوب فرار کن. گفت چطوری؟ گفتم امروز کسی قرار نیست بیاد اینجا گفت این روزا یکم اعصبش خورده برای همین یه دلقک فرستاده تا بیاد و بخندونش گفتم زنگ بزن به دلقکه بگو امروز نیاد اینجا زنگ زد به دلقک و اجرای امروز و کنسل کرد منم رفتم بیرون و براش ماسک دلقک خریدم عصر شد تیپر ماسک و گذاشت روی صورتش و رفت رو صفحه
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
6 لایک
عالیییییییی
💜💜
آجو پارت بعد سریع تر بزارررر
عالی بود