
اینم اولین رمان باگا

من بعد مدرسه مستقیم رفتم خونه خسته کوفته بودم اونقد خسته بودم که حتی جواب مامانمو که میگفت" خسته نباشی دخترم مدرسه چطور بود؟" رو ندادم😞 امروز بازم یه درگیری بزرگ هم با کت داشتم اونم که ناراحت کردم الان اصلا حال ندارم

دفتر طراحیمو باز کردم و شروع به کشیدن کردم تمام روز آدرین فکرمو درگیر کرده بود . لایلا که اصن نمیدونه طراحی چیه میخاد طراح آدرین بشه پففف اصن نمیتونه 😐 اما اگه بتونه چی اگه اونو آدرین عاشق هم بشن چی اگه بعدش ازدواج کنند چی واییییی خدای من😖😫

اون روز همش درگیر بودم همش طراحی میکردم که گوشیم زنگ خورد🙄 الیا بود حال جواب دادن نداشتم ولی مجبور بودم😑 +الو - مرینت بدو بیا پارک همه منتظر تیم ادرینو اینجای + من نمیام کار دارم - باز کارای قهرمانانه؟🍯🙄

+ چی میگی من فقط حال ندارم شاید اومدم شایدم ن😕 - باشه به هر حال بیا منم که دیگه نمی تونستم ن بگم مجبور شدم برم . آدرینو دیدم که لایلا پیشش نشسته بود. کاگامی که عشقمونو فهمید و دوست صمیمیم شد ولی کار لایلای احمق سخته😒

نشسته بودیم همینجوری که نینو بحثو شروع کرد خودشم ضد حال🙄😐 - خب آدرین پس که لایلا طراحان شده منم همینجور خشکم زد و منتظر جواب آدرین بودم!!🥺 + ن هنوز معلوم نیست باید اول بابام قبول کنه این یعنی اون خودش قبول کرده و همین همه چیو تموم میکرد

بعد از ظهر لوکا رو دیدم - مرینت چی شده چرا اینقد پریشونی؟ + هیچی چیزی نشده - به خاطر لایلا نگرانی؟ نمی دونن از کجا فهمیده بود ولی اون تنها کسیه که درکم میکنه + اره - خب شاید آدرین قبول نداره باهاش حرف بزن + آخه چی بگم هان؟ بگم اون طراحان نشه من بشم؟؟

- ن فقط بپرس خودش راضیه یا ن منم که درگیر حرفای لوکا بودم شب روی تختم بودم که یه هو گوشیم زنگ خورد باور نکردنی بود از تخت پرت شدم آدرین بهم زنگ زد ولی چون دیر رسیدم قطع کرده بود😫 اینم از شانس من حالابانوی شانسم بهم میگن بانوی بد بختی بهتره😑

پاشدم رفتم خونه آدرین اینا در زدم و بازم باید از این خط مرزی. رد میشدم با هزار پردو بلا بهونه آوردم که منو خونه را بده😐 آدرین اومدو گفت من گفتم بیاد چون اون ریاضیش قویه و میخاد به من کمک کنه من که درحال قش کردن بودم یه هو دستمو گرفت و برد تو اتاق🤤😍😍

منتظر بودم شروع کنه که کرد: - مرینت من واقعا طراحیاتو قبول دارم تو خیلی با استعدادی + ام مممممنون خخخب امم ... -میدونی که منوتو خوب لایلا رو میشناسیم + اررره -اون دختر خوبی نیست و ما قبول داریم که چطوریه + خب آره میدونیم - خب چطوره تو طراحی بشی هم دوست صمیمی و هم خیلی با استعدادی خب... ادامه رو بذاره تو پارت ۲ بزارم فالو کن از دست ندهhttps://testchi.ir/user/86367😍
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
خیلی عالیه ممنون کیوتم ادامشو زود بزار
🧁🐞
عالیـ گـلمـ کیفـ کردمـ😐❤️
خیلی عالی بود😍
ممنون کیوتم
❤