چند شپ پیش یه خواب سمی در مورد بی تی اس دیدم😐😂
خواب دیدم که با خانوادم و ته رفتیم توی یه پارک ، من قرار بوده که تو پارکی که رفته بودیم ، درس بخونم . تهیونگ هی بهم میگفت درسامو شروع کنم ولی من گوش نمیدادم
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
14 لایک
خواب دیدم جیمین تو وسط حال خونمون نشسته هیچکاری هم نمیکنه😐😂بعدش رفتم پیشش سرش رو ناز کردم😂بعدش ۲ متر پرید بالا دنبالم کرد و سرعتشم اینقدرر زیاد بود کهه رفتم قایم شدم ولی پیدام کردم منم از زیر دستش دویدم فرار کردم یهو همه جا انیمیشنی شد😐بعدش یهو از اونجا رفتم بیرون دیدم پرتقالی (گربم)بغل میخواد😂
منم یه خواب سمی دیدم😂😂😂😂😂😂😂
تو خونه مامان بزرگم تو حیاطشون نشسته بودم تهیونگ (چطوری خودش رو تو دچیتا در آورده بود همونطوری با ریش و طناب دورش😂😂😂😂😂با میکروفن و همون لباس ) اومد نزدیک من لبم رو 😘 کرد داشتم بوسش میکردم که ساعتم زنگ زد رفتم سر کلاس😂😂😂😂😂😂😂
وای خیلی بده توی همچین صحنه ها بیدار شی😂😂😐
داشتم میبوسیدمش که همون لحظه اون ساعت ... استغفرالله زنگ زد😂😂😂😂😂
درکت میکنم🙂😂😐
پس تو هم مثل من سابقه داری😂😂😂😂😂😂👌👌👌👌👌😔😔😔😔😔😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂
آره😂
خواهرم هم دردیم تو خواب هم شانس نداریم 😂😂😀😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂
😂💔
اون یکی داییم رو برداشته بود 😳🤣 داشت سوار میشد که رفتم پیشش بهش دست دادم و خدافظی کردم و رفتم دوباره اومدم پیشش وایستاده بود گوشیمو در اوردم بهش گفت میخوام اهنگ بی تی اس بزارم چون خیلی طرفدارشونم (نمیدونم فازم چی بود 😐💔🚶♀️) بعد دیدم کوک سوار دوچرخه شد و با سرعت زیاد فرار کرد و منو تو دود و خاک خفه کرد 😐🤣🤣💔
این سمی ترینشون بود 😂🤣🤣🤣
جرررررر پس همدردیم😂😂😐😐
خخخخ اره 🤣🤣🤣
بعد دیدیم مهمونا کم شدن بی تی اس رفتن جلو در خونه دایی نشستن 😐 (اخه مهمونی جلو در خونه داییم بود)
بعد بابام گفت یه شیرین کاری جدید یاد گرفتم سوار ماشین شو بریم منم باشه ای گفتم و سوار ماشین شدیم دیدم بابام از روی نیسان بی تی اس داره رد میشه رد شد منم قیافم اینجوری بود 😐 بعد پیاده شدم دیدم همه دارم تشویق میکنن و کوک اومد جلو گفت کارتون واقعا محشر بود 😐🥴
بعد بابام تو افق محو شد 🤣🤣🤣 بعد بی تی اس داشتن میرفتن رفتم به همشون دست دادم و خداحافظی کردم همشون سوار نسان شدن ولی کوک رفته بود دوچرخه
یه شهر کچولو هست تو کرمان (من کرمانیم😊) که اسمش باغین هست و خانواده مادریم اونجا زندگی میکنن بعد خواب من این بود که یه جشن گرفتیم انقدر شلوغ بود و بی تی اس با نیسان اومده بودن 😐💔 بعد ارمیای دیگه وقتی فهمیدن بی تی اس اومده همه جمع شدن و بی تی اس از شلوغی سوار نیسان شدن رفتن تو حیاط خونه مامان بزرگم 😐بعد من رفتم پیداشون کنم دیدم تو حیاطن بعد رفتم پیششون بهشون گفتم خلوت شد بیایین بریم بعد باشه ای گفتن بعد شوگا کمرم رو گرفته بود گفته بود سوار شو منم شدم و رفتیم بیرون ادامه در کامنت بعدی
جر عجب خواب اسیدی بود 😐🤣💔
خواب های من سمی ترن 😐🚶♀️
وای خدا این چی بود خوبه خوابای اسیدی تو سر و ته داره مال من نه سرش معلومه نه تهش نصف شم که یادم میره😂😂😂😂من اصم نمیتونم اون حالت که برای تهونگ رقصیدی و روت کلاش زدو تصور کنم😐😂😂😂😂هیولای اجتماعی چیه دیگه😂😂😂😂😂
چه معلوم که خودم تو خوابم میخندیدم😐😂
وای چه خوابی بوده😂😐😐😂
این سم نبود اسید بود😐💔
اسید هم نبود سرطان بود😐😂
😂👍
این وسط اقای اجتماعی چی میگف😐💔😹😂