
ببخشید بچه ها
ساتلا: باورم نمیشه الان کجاییم؟ سوبارو: ساتلا گوش کن ما میتونیم جای ترس نیست ساتلا: شماها چیزایی ندیدید ولی من دیدم سوبارو: ساتلا نمیدونم چی میگی ولی باید تلاش کنیم ساتلا: میترسم دوباره کشته شیم سوبارو: چجوری تو چی میگی؟ مگه ما کشته شدیم ؟ ساتلا: یادت نمیاد چه اتفاقی برامون افتاد تو جلوی چشمای من مردی سوبارو من تورو دوستت دارم تو برادر منی من دوستت دارم نمیخوام دوباره مرگ تورو ببینم سوبارو: من خیلی دوستت دارم ساتلا گریه نکن من نمیمیرم آروم باش همه چی درست میشه
رزوال: به جای این بازیا بهتر نیست یه راهی برای خروج از اینجا پیدا کنیم؟ دلتا: ساکت باش رزوال ( دلتا ۶ سال دارد) ساتلا: حق با شماست ما میریم به نظرم از این تونل بریم سوبارو: باشه کسی اینجا نیست؟ ساتلا: این صدای گریه از کجا میاد؟ امیلیا: ساتلا با ساحره شهوت ملاقات کن ساتلا: امیلیا وایسا اون کیه؟ دلتا؟ ( صدای جیغ) دوباره نه نه نه سوباروووووو دلتا بیدار شین عجله کنید لطفا ساحره شهوت: سلام ساتلا ساتلا: وسط شکمش پاره هستش چشم نداره همه جاش خونه تو چرا اینجوری هستی؟
ساحره شهوت: نترس من با تو کاری ندارم ساتلا: تو الان دقیقا چه کاره هستی؟ ساحره شهوت: من داور بازی هستم از آشناییت خوشوقتم ساتلا: من باید چیکار کنم من میخوام برگردم پیش سوبارو ساحره شهوت: خیلی به برادر بزرگت وابسته شدی و این خیلی بده ساتلا: من نه این کارو نمیکنم من بعضی وقتا ازش کمک میخوام ( رم و رام شخصیت جدید و خواهران دوقلو) رام: ساتلا ساما خوش اومدین ساتلا: شما کی هستین؟ رام: ساتلا ساما من خدمتکار ساحره ساما هستم و خواهر دوقلو رم هستم
ساتلا: باورم نمیشه تو خدمتکارداری؟ ساحره شهوت: نترس کاری باهات ندارن واسه مرحله دوم امتحان آماده هستی؟ ساتلا: من بیشتر از چند روز دارم مرگ عزیزانم میبینم بسته دیگه بسته ساحره شهوت: من نمیدونم امیلیا بازی رو مدیریت میکنه باید با اون حرف بزنی ساتلا: من نمیدونم کجاس حالا من میخوام بمیرم تا دوباره به زندگی برگردم
ساحره شهوت: نمیشه باید بیشتر وحشت تجربه کنی ساتلا: من نمیخوام اگه سوبارو اینجا بود میگفت درست میشه ساحره شهوت: دیدی به سوبارو خیلی وابسته شدی و این اصلا توی امتحان به نفعت نیست ساتلا : پس چیکار کنم؟ ساحره شهوت: الان از اینجا برو فقط اگه بخوای خودکشی کنی از بازی محو میشی فهمیدی؟
ساتلا: فهمیدم خودکشی نمیکنم ساحره شهوت: برو ساتلا: من چیکار کنم دارم توی این کوچه ترسناک بدون هیچ کسی راه میرم امیلیا: کی گفته تنهایی؟ ساتلا: ولم کن همش تسخیر تویه من میخوام برم خونه مثل قدیما پیش سوبارو بمونم امیلیا: اگه برنده بشی مشکلی نیست ساتلا: تو حسود هستی آره تو ساحره حسودی هستی امیلیا: مواظب باش ممکنه تو بدتر از من بشی
ساتلا: تنهام بزار برو این صدای سوبارو هستش؟ دارم میام ساحره تنبلی : سلام ساتلا ساتل( صدای جیغ) تو کی هستی تو از ساحره شهوت هم بدتری دور شو ساحره تنبلی: نترس من تورو نمی کشم من تورو عذاب میدم ساتلا: ولم کنین بزارین برم
ساتلا: من تورو می کشم همتون می کشم ساحره تنبلی: ترسیدم میخوای چیکارکنی؟ ساتلا: هرکاری که لازم باشه خودکشی میکنم ساحره تنبلی: برخلاف قوانین بازی هست نمی تونی ساتلا: میتونم تو نگران نباش ساحره تنبلی: وایسا آن این کارو کنی بقیه توی دنیای واقعی میمیرن ساتلا؛ نه سوبارو نمیره صدای اون از اینجا میومد...
ساحره تنبلی: توهم زدی صدای کسی نمیاد ساتلا: خیله خب باشه بگو من چیکارکنم؟ ساحره تنبلی: هیچکدوم از بازیکن ها اندازه تو پر رو نبودن ساتلا: من با بقیه فرق دارم اینو یادت نره...
واسه پارت بعدی یه سورپرایز ویژه دارم که انتظارشو ندارین😄😄
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
چرا نظراتممم نمی یاددد😪😪آجییی باحاللل بوددد😍😍😍
خیلییی ممنون آجی جون💗💗💗
به نظرتون ژانر ماورا طبیعی بهش میاد ولی ژانر کنونی داستان..
ایسکای.ترسناک. هیجانی. راز آلود
ایسکای: سفر در زمان من تا پارت ۴ نوشتم پارت ۵ رو ماورایی کنم؟
لطفا جواب بدید به خاطر شما میگم اگه دوست دارید ماورطبیعه بشه بگید
آریگاتو
جان من منتشر شو باشه چند باره دارم نظرم
اجییییییییییییییییی اوچگلههههههههههه
حرففففففففف نداشتتتتتتتتتتتتتتتت
عچگتم😚😚😚😚😚😚😚😚😚😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍
دوست داری بهش ژانر ماورا طبیعی اضافه کنم؟
خیلی خوب بود آفرین..
ممنون
بلاخره پارت دو هم اومد😁عالیه
ممنون اجی💐💐
خیلی خوش حالم امیدوارم خوشتون بیاد
حتما باید اینجا کات میکردی؟
خیلی بدی
پس حداقل پارت بعدی رو زود تر بزار
ببخشید امروز صبح نوشتم
ببخشید نداره فقط یه شوخی بود 😊😉
عالییییییییییییی😍😘🥰😘😘😘
ممنون عزیزم