
ا/ت:میتونم تصور کنم که چقد خوشحال شده😁افرین به من😉خیییلی کنجکاوم ببینم خونه تمیزه یانه...که نه بله معلوم بود:/بهتره بیام تمیز کنم به سلام ارجی!ارجی:سلام خوبی؟ا/ت:منم خوبم...وایسا!!!تو الان حرف زدی؟؟؟؟😳ارجی:.....ا/ت:فک کنم زیادی اون سیما روم تاثیر گذاشتن:/بیخیال...ای خدا میز چه کثیفه........صب کن ببینم مگه جیمین غذا درست نکرده بود؟؟پس چرا اشپزخونه کثیف نیس:/اههه اینا چه سوالایین؟؟؟خب لابد تو اشپزی خیلی تمیزه😍نیم ساعت بعد....اخییییش تمیز شدا اوفففف...اوخ اوخ اومدن برم قایم شم..کجا برم...پشت پرده...خخخخ خیلی خنگی تو که کلا معلوم نیسی😂اصن میشینم سرمیز...جیمین:اومدیم تو دیدم نشسته رو صندلی نفهمیدم دارم لبخند میزنم بهش که جیهوپ گف:اخ اخ دلم درد میکنه...عه هیونگ به کی لبخند میزنی؟:/جین:لابد داره به ارجی میزنه😂جیمین:هااا چی...نه...اره اره به ارجی بیاین😁 و دوباره لبخندمو ادامه دادم....
جیمین:به جز لبخند کلی تو ذهنم سوال بود که این دختر چجوری تونسته با اون وضعش این همه کا رو بکنه خیییلی عجیبه من موندم چرا برقکار نشده:/...داشتم میرفتم جلو و فقط بهش نگاه میکردم که خوردم به میز....اخ دلم درد گرف:/جین:کم مونده بود با مخ بری تو میز😂حواست کو پس؟؟؟جیمین:هاهاهاها به هیچی:/وی:امروز تو چرا اینجوری؟؟؟؟؟:/جیهوپ:اره راس میگه هیونگ اصلا اون جیمین همیشگی نیسی.....وایسا ببینم....گایز یه چیزی رو متوجه نشدین؟:////شوگا:چرا باتوجه به حسه مسترکارآگاهیم متوجه این شدم که اینجا خییییلی تمیز شده😁نامجون:خو مستر کارآگاه اونو که ماهم میبینیم:/جیمین نکنه تو جمع کردی؟؟؟جین:خو من احساس میکنم که دارم میلرزم از ترس:/جیمین که سه ساعت بالا پیش ما بود آیکیو://///نامجون:خخخخ حواسم نبود😂جیهوپ:نه نه جیمینم بخواد تمیز کنه طول میکشه صووو باید بگم نه من نه جیمین نه شماها اینجارو جمع نکرده پس اینجا روح داره👻😯جیمین:خو اره داره:/مگه نمیبینین اون نانازو؟؟؟؟
وی:هیونگ بگو ببینم اینجا چند نفر ادم هس؟جیمین:معلومه هشتا:/وی:قبلا شک داشتم اما الان مطمئنم از این قضیه:/شوگا:کدوم قضیه؟!وی:اینکه پاک عقلشو از دس داده:/اخه ماکه نمیتونیم روحارو ببینیم://////همه:راس میگه حرفی نیس😕جیمین:من دروغ نمیگم باور کنین اینجا یه روح نشسته ا/ت پاشو یه چیزی بردار تا بفهمن...ا/ت...کجاییی...بیا رو این تخته با ماژیک بنویس ا/ت:مطمئنی دردسر نمیشه؟جیمین:نهههه اصلا من خل نیسم که حقیقته و خیلی خوشحالم با دختری مثل تو اشنا شدم بیا بنویس ا/ت:اوکی باشه😊همه:این چشه با کی حرف میزنه اخه:/ ا/ت رو تخته:راس میگه من یه روحم که فقط جیمین میتونه ببینه اسمم ا/ته جیمین:دیدین نوشته رو؟؟؟؟؟
جین:اره دارم میبینیم...احساس میکنم که اینجا دیگه جای من نیس برم بهتره😳جیهوپ و شوگا:ار.ارهههه ما هم ب...بریم😨نامجون و وی:ما فقط میتونیم بگیم....خداحافظ فراررررر😰....سریع لباس پوشیدن و رفتن که درو هم محکم کوبیدن با تشکر:/ جیمین:جرررر چیشد الان؟؟؟😐😂😂😂ا/ت:نمیدونم گفتم که یه چیزیشون میشه😂😂
جیمین:اما خیلی حال داد😂😂😂 بیا بریم دیر وقته من خیلی خوابم میاد اما قبلش من یه درخواستی ازت دارم😍....ا/ت:باشه بریم،اره اره بگو همه کار برات انجام میدم جیمین:میخوام یه ساعت باهات حرف بزنم...میتونی برام.....
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
هم عالی هم خیلی جرررر خوردم😂😂😂😂❤❤❤
وایییی هم باحاله هم جررر خوردنی عالییییییییی😍😂😂😂
چقد خوب که انقد خوشت اومده🌠✨
عالی بود مگه میشه خوشم نیاد😁❤
خیلی باحال بود
مرسی از کامنتت💜😊