12 اسلاید امتیازی توسط: |~Jīmîñ~| انتشار: 4 سال پیش 61 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
سلام خوشگلا،گلا،سمبلا😇😇 خب امید وارم خوشتون بیاد.بریم کداشته باشیم ی پارت باحال😍
آنچه گذشت:بعد از اینکه سوفی موفق نشد کلیدو پیداکنه،دیگه کم کم داشت از دست گلادیس کفری میشد،ک ی فکر احمقانه ب سرش زد😳😲😲😲...وصایل مهمشو برداشت و ب سمت در خروجی حرکت کرد...
...سوفی:ب طرف اتاقم برگشتم.گوشیم رو یادم رفته بود بیارم...قلبم داشت تند تند میزد،خیس عرق شده بودم.دویدم گوشیمو برداشتم و دوباره رفتم سمت در...یواش در رو باز کردم و رفتم بیرون.کفشامو پوشیدمو راه افتادم...همه جا تاریک بود .من به راهم ادامه دادم تا اینکه نوری نظر من رو به خودش جلب کرد!کمی جلوتر رفتم و دیدم که آن نور ازطرف پارک می آید.رفتم ب طرف پارک.چون خیابون اصلے بود روشن تر بود و چند تا مغازه دور و ور پارڪ بودن.ے لحظه با خودم گفتم این چ کارے بود کردم؟😐😕
حالا چیکار کنم.ن میتونم برگردم ن میتونم تو پارڪ بخوابم...
وارد فضاے سبز پارڪ شدمو...
دستش رو گرفتم و بلند شدم !کنجکاو شدم که اون موقع شب توی پارک چیکار میکنه میخواستم بهش بگم که یادم افتاد خودمم این موقع شب اومدم بیرون.گفتم:«خیلے ببخشید»
جواب داد:«اصلا ایرادے ندارنه...آاااِاا...داشتم فکر میکردم تو...تو...
_«من چی؟»
_«تو خیلے شبیه منے. یَنے منی،ولے با رنگ مو ها و چشماے متفاوت» ._«آره اسمت چیه؟
_« املی اسم تو چی ؟»
_«سوفی»
_«اسمت خیلے قشنگه,میگم...این موقع شب اینجا چیکار میکنی؟»
_«آاااا...اِمممممم...چیزه...راستش...»
_«چیه؟از خونه فرار کردی؟»
_«چی؟!نه...ینے اره...خب راستش...»😟😬😶😮😧🤕🤕
_«ناراحت نباش منم خودم از خونخ در رفتم»😁😅😜😝😉_«چی؟تو...آخه چرا؟»
_«مامان و بابام باهام رفتار خوبے ندارن😔😔😞»
_«وااای!حتما خیلے سختے کشیدی😖😞)
_«حالا ب هرحال حالا دیگه پیششون نیستم.ولی..تو چرا در رفتی؟»
_«من؟خب آخه ما ے خدمتکار داریم ڪ ازش متنفرم.ناهار واسم درست نکردو...حالام مامانو بابام...ازشون هیچ خبرے ندارم.ینے مامانم ڪ بیمارستانه و بابامم احتمالا حالا دیگه زنده....ن..ی..س..ت😢 گلادیس (خدمتکارم) حالا ک تنهام خیلی اذیتم میکنه.ب خاطر همینم...اومدم اینجا»
وایییی! ببخشید که ازت پرسیدم! میگم فردا تو همین پارک هم دیگری ببینیم._«وایسا ولے شبو کجا بخوابیم تو کجا میخوابی؟من...من نمیتونم برگردم،خب ینے نباید برگردم.
امیلی:«ولے آخههههه.آهااااا!ے فکرے دارم...😈»سوفی:«چ فکری؟»امیلی:« میریم خونه شما.من خوب میدونم چطورے از دستش خلاص شیم!😈»گفتم باشه و راه افتادیم.ڪ یهو
یهو ے چیز سنگین افتاد رومون.ے پسر بود😐😧😶😑😑
سرخخخخ شده بودم عینننننهوووو لبووو قرمز😂
یهو پسره پاشد،ے نگاه ب ما دوتا انداخت و لپاش گل انداخت.گفت :«ااِااااااممممم خیلے ببخشید...شما ها خواهرین؟»
ننه تتتتو کی هستی ؟یک دفعه دیدیم یک پسر دیگه داره میاد سمتمون راستشو بخواید یک لحظه فکر کردم توسط لشکر پسرا محاصره شدیم!به خودم گفتم وا سوفی این دیگه چه فکری که میکنی اینا دوتا پسر متشخصن!
پسره گفت:«اسمم اریڪ اشمیت(پسر خوشتیپ،مهربون،کیوت اما جدی.موهاش بلوند و حالت دار و چشاش آبی هست،خلاصه ک بگم خودم ب سخسه روش کراش زدم بس ک جذابه،من و خواهرم روش دعوا داریم😂😂😂).از آشناییتون خوشبختم 🙂😌
امیلی:«واتتتتت؟چے دارے میگی.پسره ے پررو.یکے بزنم...»
گفتم:«چیزه...امیلے ولش کن اون ڪ از عمد این کارو نکرده.»
ڪ یهو اونیکے پسره اومد نزدیڪ ترو گفت:«به به چ دختر مهربونی😍
گفتم:«میبندے اون غار گشادتو یا بیام گلش بگیرم؟»😐😳😠😠😡😡امیلی:«سوفی جون ولش کن عزیزم.چیز خاصی نگفته ک☺️☺️» گفتم ب هر حال دیگه باید بریم😒🙄...دست و پتمو گم کرده بودم...
دست امیلی رو گرفتم و راه افتادم ک یهو پام گیر کرد ب پای امیلی...داشتیم دو تایی میوفتادیم ک چشمامو باز کردمو دیدم تو بقل اریک هستم🤭😟😧😦😦😬😬🤐🤐🤐
بچه ها ببخشید.ی جایی رو ننوشتم.اونجایی ک سوفی وارد پارک میشه،با امیلی میخورن ب هم و سوفی میوفته زمین😂
خب ببخشید بچه ها این پارت آنچه خواهید خواند نداره.چون جای حساسش کات کردم😜😜
شوخی کردم نمیخوام اذیتتون کنم آخه پارت بعد رو دارم ادیت میکنم.ب همین خاطر نمیتونم بگم دقیقا بعدش چی میشه.ولی بجاش درمورد اون پسر جدیده میگم(اِریک نه اونیکی):«اسمش برایان هستش.خیلی شوخ طبع،پررو،دقیقا برعکس اریک.ولی در عین حال جذاب.موهاش قهوهای روشن،وچشاش عسلی🥰😍😍😍.
گفتم ک عزیز من.ب جاش بعدی رو زود تر میزارم
12 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
6 لایک
لایک کردم😗✌🏻
می دونی دلم می خواد بکشمت 😐
چرا ؟
چون که یک ماه شده و هنوز پارت بعدی رو نذاشتی 😐😑
واقعا حق داری بکشیم.
ببخشید واقعا ببخشید یه مدت نتونستم بیام تو تستچی کلا قول میدم جبران کنم.هی چند باره میازرمش نمیدونم چرا تاید نمیشه شاید غلط املایی زیاد داشته و...ولی قول میدم جبران کنم،و رمان های کساییم که دنبال میکردم تزشون عقب موندم قول میدم برسونم خودمو
🥰🥰🥰🥰
قسمت بعدی رو بزار
عررررررررررررررررررررررر
من گناه دارم داستان خوب کم سراغ دارم
همون ها هم نمی ذارن عرررررررررررررررررر
لطفا لطفا لطفا بذاررررررررررررررررررررررررر
ممنون
اگه می شه به داستان منم سر بزن و ام می شه بگی چطوری این ایده به ذهنت رسید که داستانت رو بنویسی و یه چیزی دیگه
حدودا می دونی قراره داستانت چی بشه ؟؟؟؟؟؟
هنوز داستانی ثبت نشده تو پروفایلت
سلام ببخشید بچه ها واقعا ببخشید من یه مدت نتونستم کلا بیام تو تستچی قول میدم که جبران کنم از این به بعد.
چشم حتما به رمان شمام سر میزنم
ایده این رمان راستش مال خواهرم بود که با هم شروع کردیم بعدش با کمک هم اینطوری ادامه دادیم از فیلمایی که میدیدیم و رمان هایی که میخوندیم ایده میگرفتیم و...
آره حتی هنوز هیچی نشده برا سیزن دو هم برنامه ریختم😆😂😂
ببخشید الان کلا قاط زدم منو دختر خالم باهم داستان می نویسیم برای همین قاط زدم اسم داستان GREEN ELF
اگه دختر خالم بفهمه می گه از کی تاحالا این شده فقط داستان تو
منم با دختر خالم می نویسم
جاهای عاشقانش رو من می گم و جاهای هیجانیش رو اون
اخه من فیلم ها و رمان های عاشقانه رو دوستدارم اون هیجانی و معمایی
کلا مخالفه همییم ولی سعی می کنیم داستانمون ترکیبی باشه
سه هفته شد پارت بعدی چی شد پس
پوکیدم •_•
ببخشید باور کنید اصلا وقت نکردم تایپ کنم آمادس سعی میکنم این خفته بزارم بررسی😧😟😟😟😟😟
پارت بعد کی میادددد من هرموقع با یه داستان اشنا میشم هیچوقت داستانو تموم نمیکنمممم(تو تستچی)😢😢😢
🖐️🖐️🖐️🥺🥺درکت میکنم.پارت بعد رو دارم مینویسم تموم شه میزارم بررسی احتمالا امروز تمومش کنم این پارتو
ایول عالیییییی بود
ببخشید بازم دیر نظر دادم .😅
اشکال نداره عزیزم 🥰🥰💜💜💜💜
ای ول خیلی خوب مینویسی . با اینکه تست زیاده ولی تست های خوب کمن . اینم یکی از تست های خوبه باحاله ادامش بده وگرنه ....
عالی بود
ممنون🥰🥰🥰
سلام
هورااااااااااااااااااااا بالاخره اومد ، منتظر پارت بعدی هستم ، محشر بود😍😍😍 ، الان داره بارون میاد ، منم تو خونم ، داستم تو تستچی میگشتم دیدم بعد از این همه انتظار پارت بعدی اومده ، انچه خواهید دید نداشته باشه هیجانش بیشتره😜
بیا با هم ابجی شیم
سلام
آره اینجام امروز بارون اومد.سعی میکنم پارت بعدی رو زود بزارم.امشب با خواهرم میخوایم پارت بعدو شروع کنیم😍.من تو نظرات پارت های قبلی هم گفتم.اسمم نرگس هستش اسم تو چیه آجی؟
عالی ..🙂
ممنون🙂💜💜💜