10 اسلاید صحیح/غلط توسط: لیدی 🖤 انتشار: 3 سال پیش 120 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
امیدوارم خوشتون بیاد😘😘 حتما بخونید 😉کپی ممنوع
خب بریم شروع کنیم اززبان مرینت اینا:...
انقدر با مارلی و آلیا مشغول صحبت بودیم که یهوو خانم بوستیه اومد و ما ساکت شدیم🤐🤐 بعد خانم بوستیه دوتا دوتا بچه ها رو آورد وسط کلاس که با حرف های محبت آمیز از هم دیگه استقبال کنیم و کلاس رو شروع کنیم 😊😚☺که یکهوو نوبت من یعنی مرینت شد 😘حالا وای من با کی افتادم داشتم میمردم پاهام شل شده بودن😱😱 من.من...من با آدریننننننننن افتادم آدرین بهم گفت صبح بخیر مرینت تو مثل هرروز آماده ای تابه همه کمک کنی چون چهرت بهم اینو میکنه... در اون موقع قیافه ی آدرین 😊😊قیافه ی من😳😍؟؟ بعد منم گفتم منون یعنی مرنون یعنی ممنون توهم خیلی جذابی نه یعنی منظورم خذابی نه همون جذابی 😖😵بعد بچه ها این جوری نگا میکردن😍😍😍که خانم بوستیه گفت بسه برید سرجاهاتون یه نفس عمیق کشیدم و رفتم سرجام😪 آلیا و مارلی بهم گفتن خوش گذشت😘 فهمیدم آلیا به مارلی هم گفته😵گفتم آلیا نگو که گفتی گفت دقیقا😉 وبعد نشستیم سرجامون و اون روز مدرسه تموم شد و من به خونه رفتم..... قرار و کالسکه سواری ماکارون خوری 😉ساعت ۵ بود موقع غروب که خیلی خوش میگذره😍 رفتم خونه افتادم رو تختم گفتم وای تیکی دیدی آدرین به من چی گفتتتتت🤗😍😍😍 اززبان تیکی:آره مرینت معلومه دختر دوست داشتنی هستی😊😉اززبان مارلی: فنی آدرین و مرینت خیلی بهم میان😍 شاید منم باید به مرینت کمک کنم
وای ببخشید یادم نیست کجابودم 😔حالا ادامه😜... بعد از زبان مارلی که گفت فنی باید به مرینت کمک کنیم ادامه اززبان آدرین: پلگ میگم دقت کردی چرا هروقت مرینت منو میبینه به تته پته میوفته 🤨اززبان پلگ:من چه میدونم بابا ازنظر من کارت به کار خودت باشه و کمبر بزن تو رگ😁اززبان آدرین: ببینم پلگ تو اصلا به چیز دیگه ای جزء کمبر فکر میکنی اصلا میدونی زندگی یعنی چی🙄🤨اززبان پلگ: اول اینکه آروم آروم دوم اینکه بله من به حبه قند هم فکر میکنم سومن زندگی ازنظر من یعنی حبقه قند و بعد کمبر😃اززبان آدرین:حتما حبه ی قند هم میخوای میخوای برم ۱۰ تا کمد حبه قند سفارش بدم اززبان پلگ:آی اول اینکه حبه قند تو دنیا یه دونس و خریدنی نیست دومن من چرا باید کوامی که حبه قند منه رو بخورم 🤨😚(تیکی)❤اززبان آدرین: وای باورم نمیشه یعنی تو هم عاشق شدی رفیق😍😍اونوقت بگو ببینم کدوم کوامی بوده که دل آقا پلگ رو به جزء کمبر برده😉اززبان پلگ:حبه قند من کوامی لیدیه توعه😍❤اززبان آدرین: وایییی انگار دوتا پیشیه عاشق پیشه اینجا داریم😘😘🤩اززبان پلگ:حالا فیلم هندیش نکن بابا مشکل اینه که کفشدوزک منم منو رد میکنه درحالی که عاشق کسه دیگه ای نیست🤨🤨خیلی عجیبه مگه نه چون من به اون میگم حبه قند به من میگه انقدر به من نگو حبه قند خوبه منم به تو بگم جواراب بوگندو🤣خلاصه که انگار کفشدوزکی ها از لقب خوششون نمیادبعد با آدرین زدیم زیر خنده🤣🤣
اززبان مرینت💗: امروز ساعت ۵ قرار بود تیکی تیکی یه ساعت مونده به ۵ چون من از قبل ماکارون و کوکی درست کرده بودم و اون موقع مارلی شرور شد میخوام دوباره درست کنم که داغ و تازه باشه😋😋😉اززبان تیکی: وای مرینت این عالیه یادت نره ماکارون صورتی واسم درست کنیا😂😂😋اززبان مرینت: چشم تیکی جونی😘بعد رفتم درست کنم که یهو یه کیسه آرد ریخت رو منو تیکی بعد باهم زدیم زیر خنده🤣😅تیکی گفت:مرینت این بار منو هم جزو خودت و آرد کردی ها بعد باهم رفتیم بالا و خودمون رو تمیز کردیم و نیم ساعت درست کردیم به تیکی چه خوب شد😋😋اززبان تیکی:حالا میشه یه دونه بدی☺اززبان مرینت:البته اینم جایزه پشتکارت بعد رفتم بالا و دیدم نیم ساعت مونده به ۵ تا ۴رو چهل و پنج دقیقه آماده شدم گفتم چون امروز با مارلی هستیم یکم تیپ جدید بزنم بد نیستا😎😎بعد یه ساپرت سفید با خال های مشکی و یه پیراهن تا بالا ی زانو صورتی و یه کت مشکی باخال های سفید روش پوشیدم یه رژ قرمز هم زدم واسه تنوع یکم خوبه بعد خودم رو تو آینه دیدم و موهام هم همون خرگوشی گذاشتم اما یکم بالا تر بستم واییی عالی شده بودم😍😍😍رفتم شیرینی هارو برداشتم خداحافظی کردم و تیکی گفت: وای امروز یکی میخواد بره رفیق بازی😉😉😘بعد دیدم بچه ها دارن میان سمتم تا شیرینی هارو دیدن چشم هاشون برق زد 🤩 وباهم گفتن اینا برای ماست 😍گفتم البته که نه یهو قیافه هاشون رفت توهم😔گفتم شوخی کردم بابا همش برای شما😜بعد باهم خندیدیم و راه افتادیم وقتی مارلی کالسکه هارو دید خوشحال شد و تشکر کرد رفتیم سوار شدیم همه تیپ زده بودن حتی آلیا آلیا یه کت نارنجی با یه شلوارک لی و کفش های اسپرتسش ویه تاپ سفید با گل های نارنجی و بعد تو کالسکه
برید ادامش
سوار کالسکه شدیم و کلی شیرینی خوردیم و شهر رو به مارلی نشون دادیم و خوش گذرونیم😍😍🤩وقتی رفتم خونه ساعت ۱۰ شب بود یهوووو یاد قرار با گربه افتادم😱😱واسه اینکه مثل دفعه ی قبل ناراحت نشه و منم خسته بودم تبدیل به لیدی باگ شدم و پیام دادم سلام کت نوار من متاسفم کلا یادم رفت واقعا ببخشید اما فردا شب حتما میام دیدم زود پیام داد البته بانوی من شبه خوبی داشته باشی😉😚 و لباس هام رو عوض کردم اومدم بخوابم که
دیدم تیکی آروم خوابیده 😍😍منم بوسش کردم و خوابیدم😘
صبح پاشدم رفتم مدرسه دوباره دیر رسیدم وایییییییی وقتی مدرسه تموم شد رفتم خونه دیدم یه دختر عین من دم در بود برام سوال بود که کیه🤨🤨که دیدم رفت تو و مادرو پدرم خیلی خوب ازش استقبال کردن
رفتم تو دیدم مارینا بود🤩🤩رفتم پریدم بغلش و گفتم دختر عمه جونم دلم برات تنگ شده بود😘😘(مشخصات مارینا:دختر عمه مرینت پدرش رو از دست داده و موهاش رنگ موهای مرینته ولی بلند تر و موهاش رو گوجه ای میبنده لباساشم یه کت آبی و تاب آبی آسمانی با یه دامن که روش پروانه های آبیه 😁و یه دختر مهربون و خوب و چشم هاش به جای آبی رنگ چشم های مرینت رنگ چشم هاش سبز هست)اززبان مارینا:سلام مرینت از دیدنت خوشحالم😊😔اززبان مرینت :چرا ناراحتی ...
امیدوارم تستم رو دوست داشته باشید خدا نگهداره همتون😘😘😘
10 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
4 لایک
😍😍😍😍😍
عالیییییییییییییییییییییییییی بوووووووووووووووووووددددددد دددددددددددددددددددددد.
🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩🌹🌹🌹🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩🌹🤩🌹🤩🌹🤩🌹🤩🌹
مرسیییی 🤗🤗😊🌹
عالییییییی
ممنونممم ☺☺🤩
خواهش
راستی دنبالت کردم
منم دنبالت کردم ممنون گلم😊
خواهش لیدی🐞🐾
ععععاالیی بود
ممرسیییی😄😄💖😊
عالیییییییییییییییییی بود💕
ممنونممممممممممممممم🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌹🌹