🐞رفتم روی تراس باد به صورتم میخورد و بارون نم نم میبارید به اون کله موزی فکر کردم تولدش دیروز بود ولی تولد نگرفت 🐾از بارون متنفرم 🐞چه بلایی سر مادرت اومده 🐾مرینت من دارم بزرگ ترین راز زندگیم روبهت میگم به کسی نمیگی دیگه 🐞نه نمیگم 🐾روز تولد هفت سالگیم رفتیم شهر بازی وقتی بر میگشتیم بارون نم نم میبارید اما یهو شدید شد یهو صدای جیغ اومدو بیهوش شدم وقتی بهوش اومدم توی بیمارستان بودم پرستار بهم گفت میتونم پدرمو اوررا رو ببینم اولش تعجب کردم چرا حرفی از مامانم نمیزنه مادربزرگم با چهره نگران اومد تو بهم گفت یه کامیون از مسیر خارج شده و به ماشین ما بر خورد کرده و و و گفت
ما ما مادم م🍰ر🍰د🍰ه
😭😭😭😭😭😭😭🐞🐞
🐾بیا بریم تو سرما میخوری 🐞میخواستم حال ادرینو بهتر کنم گفنم حرف از خوردن شد من از صبح هیچی نخوردم 🐾خب را بازجاده دراز بورو بخور 🐞نه نشد دیگه شما باید برام غذا درست کنی 🐾نه نشد دیگه شما باید هم برای خودت هم برای من غذا درست کنی
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
28 لایک
ممنون از همه
عالییییییییییییی
فالویی بفالو
اه چرا کم میزاری
چرا بعدی رو نمیزاری؟
میزارم خیلی درگیرم
پارت بعدی رد شده
اینم اکانت دوممه 💖💖❤💜🌻💚💕
اکنت دومم🧡 آن🧡 هستش 💖💖❤💜🌻💚💕
پارت ۳ هم نوشتم هروقت اومد بخون🧡🧡🧡🧡🧡
این پارت خیلی عالی بود🌸🌻🌻💚🌸🌸🌻⚘❤🧡💕💕💜🌻💚
راستی منم یه داستان نوشتم اسمش عشق دونفره است و اگه پارت اول رو میخوای تو گوگل برن و بعد پارت ۲ هم بخون🌸🌸💚⚘💜💖🧡💕
پارت بعدییییییییییییییییییییییییییییییییی 🥺💕💫
داستان منم بخون.
ببخشید چن وقته درگیرم الان میخونم
ممنون.