
های گایز من خودم تهیونگ لاورم و چون دوستام میگفتن راجع به جیمین هم بزار منم یه داستان واسه موچی جونی ساختم! 😍
خیلی خسته بودم و رفتم نشستم روی مبل و منتظر بودم تا ساعت ۸:۰۰ شب بشه و جیمین بیاد خونه تا باهاش حرف بزنم حتما از این خبر ناراحت میشه ولی من تحمل اون ناراحتیاش و ندارم پس چه جوری بش بگم!؟🥺🥺 ساعت ۸:۰۰ شد و در صدا کرد و جیمین بود و اومد تو بهم سلام کرد و منم بش سلام کردم و یهو بغضم ترکید🥺 و جیمین اومد پیشم نشست و گفت:چی شده قبول نشدی؟ منم بش گفتم:من کلی تمرین رقص کرده بودم و کلی زحمت کشیدم و بالا پایین کردم اما اونا منو رد کردن و منو قبول نکردن اونا خیلی بدن😭😭جیمین منو بغل کرد و بم گفت:« ا.ت تو همیشه بهترین هستی و اصلا به اونا توجه نکن مهم اینکه تو بهترین هستی!! منم اشکم و پاک کردم و بش گفتم یعنی تو ناراحت نیستی؟ جیمین:نه واسه چی من میدونم تو از همه بهترین هستی و اگه نبودی من تو رو واسه زندگی کردن انتخاب نمی کردم
من:منظورت چیه؟ جیمین: امممم خب هیچی.. هیچی من:ای کلک!!خب باشه من کیمچی درست کردم میخوای بخوریم؟ جیمین:چرا که نه زندگی یعنی چیزه آ.ت من:باشه اینجا بشین تا من سفره پهن کنم. با هم نشستیم و کیمچی خوردیم جیمین:هی آ.ت فردا دانشگاه داریم! من:اره جیمین:خب خوبه! من: که چی جیمین:هیچی من:جیمین یعنی چی خیلی مشکوک میزنیا😠 جیمین:نه والا خواستم بگم اینجوری بیشتر باهمیم من:خب ما همیشه باهمیم جیمین:اره ولی تو دانشگاه پیش هم میشینیم😁 من:پوووف اره😂 گوشی جیمین زنگ خورد و تهیونگ بود(عشق خودم😂) جیمین:الوو سلام تهیونگ خوبی؟ تهیونگ:سلام اره خوبم راستی فردا دانشگاه هست؟ جیمین:اره حال خانم میندرا(معلمتون ک چون مریض شد کلاستون تعطیل شده بود) خوب شده تهیونگ:ای بابا😁باشه پس با هم میایم جیمین:باشه فردا می بینمت! ته ته:بای جیمین:بای داداش☺👋
از زبون من:کیمچی رو خوردیم و رفتم ظرف ها رو بشورم و دیدم دست جیمین یه چیزیه و داره میاد سمت من سریع دستم و خشک کردم و نشستم رو صندلی تاب تابی و اونم پیشم نشست
و جعبه ی کوچیکی بهم داد فک کردم الان توش انگشتره و میخواد با من ازدواج کنه😂😂اما وقتی توش و باز کردم وااااااییییی خدای من😍😍😍یه دستبنده که پلاکش اسم منه این از انگشتر هم قشنگ تره واایی از زبون جیمین: خوشت اومد؟ من:معلومه که اره مگه میشه خوشم نیاد واایی این خیلی قشنگه جیمین:مثل خودت من:اممم ممنون😍😌
جیمین یه خمیازه ای کشید و بهش گفتم: جیمین بیا بخوابیم فردا باید بریم دانشگاه و کلی کار داریم! جیمین:باشه بیبی😍و رفتم تو اتاق و پتو تنم کشیدم و دیدم یکی داره از زیر پتو بغلم میکنه جیمین بود🥺🥺بش گفتم:جیمینا من خوابم میاد بزار بخوابم! جیمین:خب من میخوام نازت کنم بخوابی🥺🥺 من:باشه🥺و خوابم برد. از زبون موچی یا همون جیمین:وااایی بغلش بوی گل میداد و موهاش بوی بهشت😍🌺نمیخواستم از بغلش بیام بیرون چون خیلی آرامش بخش بود!! و خودمم خوابم برد فردا هر دو تا با صدای ساعت بیدار شدیم و سریع لباس پوشیدیم
به سمت دانشگاه رفتیم و تو راه کوک و تهیونگ و دیدیم و بهشون سلام کردیم! و وارد دانشگاه شدیمـ و اون روز خانم معلم رو دیدیم و ازش احوال پرسی کردیمـ و حالش خوب بود زنگ استراحت بود و قرار شد من و جیمین و کوک و تهیونگ و مینا و کیانا(دو تا از صمیمی ترین دوستات)با هم جرعت و حقیقت بازی کنیم! وقتی رفتیم تو اتاق استراحت، یه گوشه نشستیم و اولین بار به کیانا و تهیونگ افتاد و تهیونگ گفت جرئت و قرار شد تهیونگ دست منو ببوسه😂🥺😍(: ب*وسید🥺🥺 و لپام قرمز شد و جیمین اخم کرده بود و افتاد به جیمین و من و منم جرئت و انتخاب کردم و جیمین گفت تو باید منو ببوسی!😌 منم گفتم نه اخه چیزی و کیانا گفت: اهم اهم هرکی انجام نده تخم مرغ به سمتش پرت میشه تو که نمیخوای چهرت تخم مرغی بشه ها؟ من: معلومه نمیخوام ولی بعدش جیمین و میکُشم😠و جیمین و بوسیدم🥺و اون روز خیلی خندیدیم و زنگ رقص شد و منم اصلا حوصله نداشتم ولی مجبور بودیم که بریم و آهنگ آیس کریم از بلک پینگ و گذاشتن😒🤢 و ما هم رقصیدیم و بعد از تموم شدن زنگ جیمین اومد پیش منو بم گفت:واو آ.ت تو عالی رقصیدی من:ممنونم
زنگ خونه خورده بود و قرار شد ساعت ۷:۰۰ با تهیونگ و من و کیانا و جیمین و سارا بریم کافی شاپ و من خیلی ذوق داشتم چون یه لباس هودی جدید خریده بودم و خیلی قشنگ بود! از زبون جیمین: امروز با تهیونگ برنامه چیدیم تا بریم کافی شاپ چون تولد آ.ت بود و خیلی واسم مهم بود و واسش یه سبد گل رز خریدم😇 و می خواستم سوپرایزش کنم! ساعت ۶:۱۰ دقیقه بود و دوش گرفتم و سریع آرایش کردم توصیف تیپ من😁: یه رژ لب کالباسی و یه هودی سبز با قلب قرمز و یه شلوار اسلش و یه کفش اسپورت😍 جیمین:واو آ.ت خیلی خوشمل شدی😍🥺من:ممنون موچی🥺💜 دست جیمین رو گرفتم و دیوونه وار به سمت کافی شاپ دویدیم!
اولش هیچکس نبود و همه جا سیاه بود که یک دفعه برق روشن شد و برف شادی پخش شد و آهنگ داینامات پخش شده بود(واایی چه تولدی🥺) بعد چند دقیقه شوگا و نامجون و جین و کوک هم اومده بودن و هوپی چون کار داشت نیومد😔وقتی کیک رو خوردیم قرار شد که کادو ها رو باز کنم و تهیونگ بم پول داد و بقیه بم لباس و کلوچه و خوراکی داده بودن! و رسیدم به جیمین و دیدم یه سبد پر از گل آورده بود و خیلی ذوق کردم!
اون شب خیلی خوش گذشت میشه گفت اصلا قبول نشدنم و تو آزمون فراموش کردم و دیدم یکی دستم و گرفت اون جیمین نبود حتی بقیه دوستای جیمین هم نبودن و دیدم یکی جلوی دهنمم گرفت و منو تو ماشین کردن از زبون تهیونگ: داشتم با جیمین حرف میزدم و دیدم آ.ت غیب شد و نگران شدم به جیمین گفتم و اونم نگران شد از زبون جیمین:خیلی نگران بودم یعنی آ.ت کجا رفته؟ که گوشیم زنگ خورد و ناشناس بود: الو__الو اگه میخوای آ.ت زنده باشه همین الان بیا سریع به تهیونگ ماجرا رو گفتم و سوار ماشین تهیونگ شدم و باهاش به آدرسی که گفتن رفتیم عرق کرده بودم و ترسیده بودم😟به یه جای تاریک رسیدیم و چراغ قوه گوشیمون رو روشن کردیم و دیدم صدای گریه میاد و سریع صدا رو دنبال کردیم و دیدم آ.ت داره گریه میکنه و دست و پاهاش بستس و تا میخواستم برم پیشش...
خب بچه ها اگه جای حساس کات کردم ببخشید زود پارت بعدی رو میزارم😘
حتما کامنت کنید و بگید داستان چه طور بود؛!
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
من بیلینکم ولی داستاناتو دوست دارم ولی بهم بر خورد
سلام عزیزم مرضی از نظرت گلم💗💗راستش من پنجاه پنجا از بلک پینگ خوشم میاد و هدف از اون شکلک ها توهین نبود شخصیتی که تو داستان هست مثلا از بلک پینگ خوشش نمیومد
خیلی خوب بود گلم 😊💜🖤میگم تو از بلک پینک خوشت نمیاد؟!-_-
راستش پنجا پنجا هک خوشم میاد هم نه😁😁
ولی ببخشید اگر اون شکلک رو گذاشتم😔😅
باحال بود و خیلی کیوت بود داستانت 🤗🤗
مرصی عزیز😍😚
عزیزم خیلی عالی هست داستامت
منتظر پارت بعدیت هستم
خیلی باحال بود
منتظر پارت بعدیت هستم😊💋👍🏻
مرصی که خوندی عزیزم🖤😍چشم حتما پارت بعدی رو هم میزارم 💜
عالی بود فقط یه چیزی میخواستم بگم آجی ناراحت نشی ها فقط چرا تو داستان نوشته بودی که با آهنگ آیس کریم و این ایموجی ها رو گذاشتی 🤮😒 من خیلی این آهنگ رو دوست دارم و خیلی خوشکله و بلک پینک هم گروه خوبیه ترو خدا ناراحت نشی از دستم🥺 ولی کلا خیلی خوب بود ادامه بده😉
نه عزیز دلم چلا ناراحت شم اتفاقا من باید عذرخواهی میکردم ک اینو شکلک رو گذاشتم😞😘😘
خوب بود حتما ادامه بده🥰💜
عالییی
جالب بود آفرین عالی بود حرفی ندارم بی صبرانه منتظر پارت بعدی هستم خیلی خوب بود
💙💙💙💙💙💙🤍🤍🤍🤍🤍🤍
مرسی که خوندی هانی😍💖