فکر میکنم زیاد باشه😐
مارب:پسره بعد از چند مدت اونو تو پارک میبینه!! مینا:با کی؟ ماری:پسر خالش مینا:خب.... ماری:بعد از اون اعصاب خوردی میکنه و میگه:برات متسفم
مینا:خب😐 بعد از چند مدت منو با تو میبینه! و عاشقم میشه مینا:خب -من با اون ا ز د و ا ج س ف ی د میکنم و توی خونه صبا رو میبینم!و خیلی تعجب میکنم اونم همینطور و بعد از چند مدت با ادرین دعواش میشه و میزنع به جاده و تصادف میکنه! -چی؟ -میمیره! .مینا اشک تو چشاش جمع میشه.-بعد از اون معلوم میشه بار دار بوده از ادرین 🙂
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
4 لایک
سلام خبرنگار کلوپ!
خوب مینویسی ها شیطون!😂🥰🌹
خواستم بگم برا همه ی اعضا معرفی درست کردم دوس داشتی برو ببین
یه فعالیتی هم بی زحمت راجب به خبرنگاری بکن((مثلا خبر از میراکلس بزار… با یکی از کاربرای میراکلسی معروف مصاحبه کن.. یا یه همچین چیزی ! دستت بازه ایده مال خودت!)) ببینم چجوریه خبرنگاریت
با اون اکم روس چشم
برای پارت بعد ۲۰ تا کام ۱۰ تا لایک