ناظر منتشر کن...
❤️پارت 1: رفتن❤️ مدیر: وسایلاتو جمع کردی؟ - بله خانم مدیر: چقد سریع. باشه پس راه بیوفت پشت سر خانم مدیر و آروم آروم راه میرفتم. نگاه متعجب و پچ پچ کردنای یواشکی بچه های دیگه آزارم میداد. حتی صمیمی ترین دوستم یعنی هیونجی هم ازم دور بود...براش دست تکون دادم که اگه منو ندیده متوجهم بشه ولی فقط یه نگاه سرد تحویلم داد و رفت طبقه بالا. حتی اونم باهام غریبه شده بود. رسیدیم جلو در. خانم مدیر درو باز کرد و با دستش منو به سمت بیرون هدایت کرد. + بالاخره میری به جایی که بهش تعلق داری. - کجا؟! همون موقع یه خاور جلومون وایساد (فکر کنم اسمش همینه...)
5 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
55 لایک
پنجاهمین لایک این رمانو دادم خیلی قشنگه دمت گرم🥺🤍
عاولی^^♡